عنوان پایاننامه
بررسی رمان مالون می میرد اثر ساموئل بکت در پرتو نظریه انتقادی موریس بلانشو
- رشته تحصیلی
- زبان وادبیات فرانسه
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 2/1788;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 66531
- تاریخ دفاع
- ۳۰ بهمن ۱۳۹۲
- دانشجو
- مرضیه دهقانی طرزه
- استاد راهنما
- فریده علوی
- چکیده
- تحقیقِ حاضر بر پایهء تحلیلِ رمانِ "مالون می میرد"، اثر ساموئل بکت، در سایهء فلسفهء زمان، خاطره، فراموشی، سکوت و مرگ بنا شده که این معانی در نظریات موریس بلانشو، فیلسوف معاصر مطرح شده اند. بلانشو بر این عقیده است که هدف نویسنده از نوشتن، جاودانگی و فراموش نشدن می باشد، عملی که موجب می شود که هرگونه گفتگویی پایان پذیرفته و در حقیقت سخن تبدیل به نوشتار شده و در راستای آن سکوت جایگزین سخن شود. سکوتی ممتد که حتی در هنگام خوانش این نوشتار نیز حضور دارد. در حقیقت حلقهء سکوت در نوعی بی زمانی، که نه حال، نه گذشته و نه آینده است، به گردش خود ادامه می دهد. میتوان این بی زمانی را به زمانی که در میان زمانهای حال، گذشته و آینده در نوسان است تعبیر کرد. گذشته و آینده بخشی جدا ناپذیر از زندگی کنونیِ نویسنده هستند و در حالیکه زمانِ اثر، درگیر نوعی بی زمانیست. در این تحقیق تمرکز موریس بلانشو بر مسأله ی فقدان را مورد مطالعه قرار می دهیم تا ببینیم چگونه فقدان زمان منجر به فقدان معنا می شود.ساموئل بکت که آثار کوتاه و منثور فراوانی را به رشته ی تحریر درآورده مناسبترین نماینده برای مطالعه و بررسی نظریات موریس بلانشو می باشد.شخصیتها در آثار بکت کمابیش با مرگ دست به گریبانند. این مرگ، مرگی اصیل برای نویسنده است که آن را تجربه می کند. در حقیقت نویسنده شخصیت های آثارش را در معرض چنین مرگی قرار می دهد و خود نیز به محض آنکه اثرش را به پایان می برد در معرض آن قرار می گیرد.می توان گفت هنگامی که اثر خلق می شود، آن اثر صاحب زندگی و زمانی می شود که مختص خود آن است و دیگر متعلق به خط زمانی زندگی نویسنده نیست. در این تحقیق این اصول را در آثار بکت مورد مطالعه قرار داده و مشاهده خواهیم کرد چگونه بر هم زدن ساختار معنا و بازسازی آن در فضایی سرشار از سکوت و فراموشی تجربهء مرگ در این فضای ادبی را به همراه خواهد داشت. کلیدواژه ها: موریس بلانشو، ساموئل بکت، مالون، فراموشی، سکوت، مرگ
- Abstract
- Ce travail de recherche, basé sur l’analyse du roman de Samuel Beckett, «Malone meurt», développe et approfondit la problématique de « l’existence de l’œuvre » et de l’autorité du texte littéraire à partir d’une réflexion sur les concepts blanchotiens de temps, de mémoire, d’oubli, de silence et de mort). L’auteur utilise les analyses de Blanchot pour étudier les notions d’absence et de mort qui sont centrales au langage et à la littérature beckettiens. Le premier chapitre propose une réponse aux questions qui hantent véritablement toute l’esthétique beckettienne : comment dire le silence ? Comment dire l’absence ? Ces questions apparaissent dès les premières pages de l’œuvre beckettienne, mais seront étudiées plus précisément à travers Malone meurt datant de 1948. Car ce roman témoigne tout particulièrement de la mise en question d’une identité à la fois corporelle et discursive. Dès lors, le fait d’« écrire » se fait selon une lecture blanchotienne dans L’espace littéraire « l’écho de ce qui ne peut cesser de parler » et pour en devenir l’écho, l’écrivain doit « lui imposer silence ». Dans le second chapitre, l’auteur montre qu’à travers le silence et l’absence sera élaborée chez Beckett « la mort » qui va dissoudre l’existence, le pousse à l’état de trace ou pour employer un terme beckettien, de « ruine » : de là, l’écriture beckettienne s’évertue à faire apparaître le mouvement de disparition. Cependant la question de la mort est en relation directe avec certaines figures du temps, celle de l’attente, de la nostalgie, de l’habitude, du ressassement de la fin. Renonçant au temps physique ou chronologique, cette question étant liée par sa nature même à celle de la mémoire, nous revenons dans le troisième chapitre à montrer comment l’absence de temps mène à l’absence de signification, à l’oubli. L’œuvre de Beckett, auteur des pièces de théâtre, de roman et des textes brefs en prose, est l’exemple représentatif des théories blanchotiennes concernant l’écriture neutre, allant de la déconstruction du sens vers la reconstruction dans un espace plein d’oubli et de silence; pour aboutir à l’expérience de la mort dans l’espace littéraire. Mots-clés: Maurice Blanchot, Samuel Beckett, Malone meurt, oubli, silence, mort.