عنوان پایان‌نامه

پژوهشی پیرامون نقوش تزیینی منتخبی از سر در بناهای تاریخی اصفهان



    دانشجو در تاریخ ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "پژوهشی پیرامون نقوش تزیینی منتخبی از سر در بناهای تاریخی اصفهان" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    ارتباط تصویری
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 63059
    تاریخ دفاع
    ۰۶ اسفند ۱۳۹۲

    چکیده این پایان¬نامه رهیافتی، جهت شناختن نقوش سردر بناهای تاریخی اصفهان (اکثرا دوره¬ی صفوی و برخی قاجار و پهلوی)، در پنج دسته بناهای (مذهبی، عام المنفعه، تجاری، حکومتی و مسکونی) است. نقش¬مایه¬هایی که نگارنده در چند طبقه¬ی کلی هندسی، گیاهی، جانوری، انسانی، تصویر سازی و همچنین کتیبه¬نگاری، به پژوهش و بررسی آن¬ها پرداخته است. این نقوش و نگاره¬ها جزو لاینفک تزیینات سردرهای اصفهان از دیرباز به شمار می¬رود و تحت تاثیر مکتب غنی هنر، معماری و شهر¬سازی اصفهان هستند. سردر اشارتی نمادین دارد، زیرا اگرتنها جنبه¬ای ضروری داشت، هرگز به چنین طرح زیبا و آراسته مزیین نمی¬شد. هنرمند ایرانی در نقش مایه¬ها و نگاره¬های سردرها به تقلید از طبیعت علاقه¬ای ندارد و همواره بر بیان ذهنی و نمادین تاکید می¬کند. مفهومی که در سردرهای اصفهان به ویژه در بناهای قدسی و مذهبی، نماد ورودی آسمانی و بهشت گون می¬یابد. حقیقت آن است که هنوز هم با وجود پژوهش فراوان در بناهای اصفهان، نتوانسته¬اند به عمق رازهای پیچیده این مکتب و‌ نگاره¬های سردر ‌بناهایش پی ببرند. اکثر پژوهش‌های درباره¬ی بناهای اصفهان با نگاهی معمارگونه و یا از حیث هنرهای سنتی و مرمت بنا صورت گرفته است و بیشترآن‌ها درباره بناهای مذهبی و حکومتی و کمتر به بنای خانه¬های بی نام و نشان تاریخی و مغازه ها و غیره توجهی شده است؛ که بسیاری از آن¬ها بیشتر از نمای بیرونی و سردرها، به بررسی درونی بناها توجه دارند. نگارنده در این پژوهش سعی بر‌آن دارد، با بررسی بسیاری سردرهای تاریخی بر جا مانده (چه سردرهای باشکوه معروف و هم سردرهای گم نام) به بررسی کاملی از سردرها و نگاره¬های منقوش بر آن¬ها دست یابد و با دیدگاهی گرافیکی به تحلیل مفاهیم آن¬ها و گرافیک شهری اصفهان قدیم پرداخته است. البته حکم قطعی درباره¬ی مفاهیم نقوش سردرها صادر کردن آسان نیست، نگاره¬هایی که با اساطیر، سمبل¬ها، باورها و عقاید مردم روزگارشان در آمیخته¬اند. اصل پایان¬نامه رسیدن به تعریف و تصویری کلی و تقریبا جامع از نقوش سردربناها و گرافیک شهری اصفهان قدیم است، تا برخی معناهای نهفته در پی این نقوش و تصاویر روشن و شفاف گردد و مفاهیم کلی از پس پرده برون افتد. واژگان کلیدی: اصفهان، سردر ورودی بنا، نقوش، نشانه و نماد، کتیبه.
    Abstract
    Abstract This dissertation is an approach to studying the motifs of the entrance arcs of monuments in Isfahan (mostly belonging to the safavid era, and some to Qajar and Pahlavi). These examples are studied in five different building types (including religious, public, commercial, government and residential). The author has studied the motifs in multiple general classes, such as geometric,animal, plant, human, illustration and also inscription. These pattern and motifs have always been inseparable parts of the ornaments in the architecture of Isfahan, and were influenced by the rich style of art, architecture and urbanism of this city. An entrance arc has a symbolic gesture, since if it was only for a functional reason, it would never be so delicately and beautifully decorated. Iranian artist have no tendency to copy the nature in a direct form and have always used an abstract and symbolic language in these motifs and patterns. In the entrance arcs of Isfahan, especially in religious and sacred architecture,this concept becomes the symbol of heaven’s gate. In spite of multiple researches in this field, the true meaning of these patterns is still a mystery. Most of the researches in this field on the monuments of Isfahan have had an architectural approach or have been from a perpective of traditional arts or restoration. These researches have mostly focused on religious and government buildings, and not enough attention has been paid to the unanimous historical houses,shops, and such buildings,and also they have studied the interior of these buildings rather than the exterior and the entrance arcs. The author tries to achieve a complete perspective on the entrance arcs and the patterns imprinted on them and to analyze their meanings and the urban graphic of the old city of Isfahan, with a graphic design approach by studying many examples (consisting both famous and glorious entrance arcs, and the less known ones). It would be of course impossible to g