عنوان پایان‌نامه

بررسی تاثیر فاکتورهای اقلیمی بر رویش شعاعی گونه بلند مازو (Quercus Castaneifolia) در طی یک دوره رویش (مطالعه موردی جنگل آموزشی - تحقیقاتی دانشگاه تهران)




    دانشجو
    سیروس نصیری
    استاد راهنما
    کامبیز پورطهماسی
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 5852
    تاریخ دفاع
    ۳۰ بهمن ۱۳۹۲

    روند تغییرات اقلیمی در سطح جهان امکان بوجود آمدن تغییرات گسترده در پوشش های جنگلی و نیز رویش درختان را محتمل ساخته است. از سویی دیگر درختان به عنوان نشانه گرهای طبیعی به خوبی هر آنچه را که در محیط پیرامونشان رخ می دهد ثبت و ضبط می کنند. براین اساس درک روند تغییرات رویش شعاعی و شکل گیری چوب ما را قادر خواهد ساخت تا عوامل اقلیمی موثر بر رویش را دقیق تر بررسی نماییم و با کمک جستن از نتایج چنین تحقیقاتی نسبت به آنچه که در آینده رخ خواهد داد دید بهتر و واقع‌بینانه تری داشته باشیم تا با ارائه راهکارهای مناسب همگام با طبیعت به نوعی از میزان خسارات احتمالی بکاهیم. در این پژوهش سعی شده است که با تلفیق دو روش ریزنمونه برداری و استفاده از دستگاه دندرومتر نقطه ای و نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی به سایت? روابط بین اقلیم و روند پویایی کامبیوم و تغییرات رویش شعاعی بلوط بلند مازو به عنوان نماینده یک گونه بخش‌روزنه‌ای یال شمالی جنگل های هیرکانی است مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حکایت از آن داشت که عملا در تمامی درختان تحت مطالعه تقسیم سلولی در ناحیه کامبیومی در محدوده زمانی پیش از باز شدن جوانه های برگ شروع و در شهریور ماه به اتمام رسیده است؛ به علاوه بیشینه نرخ رویش روزانه بر اساس تابع ریاضی گومپرتز در همه درختان به صورت متفق القول در اواخر خرداد ماه و اوایل تیر تعیین شد که این مسئله خود موید نقش غیر قابل انکار فوتوپرید در تنظیم زمان بندی حداکثر نرخ رشد می باشد. نتایج حاصل از همبستگی آماری میان اطلاعات اقلیمی رصد شده از نزدیکترین ایستگاه هواشناسی نصب شده در محل با مدل رویشی ثبت شده توسط دندرومترهای نقطه ای متصل بر تنه در قطر برابر سینه حکایت از آن داشت که با توجه به نوع رویشگاه در بخش ابتدایی فصل رویش ( از تاریخ 8/4/2012 الی 2/6/2012) عملا دمای خاک در سطح 99% و فاکتور دمای هوا در سطح 95% ؛ در بخش میانی فصل رویش( از تاریخ 7/6/2012 الی 6/8/2012) فاکتور درصد رطوبت در سطح 95% با اثر مثبت و فاکتور نور با معناداری 99% و سرعت باد و تندباد در سطح 95% با اثر منفی؛ در بخش پایانی دوره رویش فاکتورهای دمای خاک و هوا در سطح 95% برای درخت شماره 1 و در سطح 99% برای درخت شماره 4 اثری منفی بر رویش شعاعی اعمال می کنند مضافا اینکه این اثر منفی توسط سرعت باد و تند باد در سطح 99% و نور خورشید در سطح 95% و علی رقم وجود اثر مثبت بارندگی و درصد رطوبت و جهت باد در سطح 95% عملا شرایط را برای اتمام دوره فعالیت لایه کامبیومی و تکمیل دوره رویشی سالیانه فراهم می آورند. این نتایج همگی با توجه مدل رویشی گومپرتز حاصل از مطالعات ریزنمونه برداری نیز به اثبات و تایید رسید.
    Abstract
    Climate is the main controlling influence over where and how trees grow. Throughout time, climate changes have dictated the pattern of tree distribution and evolution across the world. Whereas the climate controls tree distribution on a global scale, trees actually influence weather pattern on a regional or local level. Hyrcanian vegetation zone is a green belt stretching over the northern slopes of Alborz ranges mountain and covers the sourthern coast of Caspian Sea. The high Alborz Mts, are coverd by sub-humid oak forest. Among all oak species occuring in Iran, Quercus castaneifolia is characteristic for the Hyrcanian forest, covering an elevation range from coastal area of the Caspian Sea to 2100m altitude in Minu-dasht( mazandaran). We carried out detailed investigations to optian a better understanding of the effect of climate on cambial activity of the ring porous Quercus castaneifolia. Our study site is in the research forest of University of Tehran located in the humid mountain forest belt between the settlement Kolyak, Nowshahr,[ 36-38 N, 48-58E, up to 2000m elevation]. Four Quercus castaneifolia trees have been chosen from the virgin part of the forest. Electronic point dendrometers were installed on every treeand data of radial stem diameter changes have beenrecorded in 30min intervals. In addition, climate data have been collected from the close-by climate station in Kolyak. By monitoring the fluctuation of seasonal growth in oak trees. We are able to study the climate-growth relationships durig the growing season. Stem radial growth measurements will be complemented by micro-core sampling with a Tropher in monthly intervals which will allow a better understanding of xylem cell formation.