احساس عدالت بانگرش برحقوق کیفری.مبانی.آثاروجلوه ها
- رشته تحصیلی
- حقوق جزا و جرم شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 001744;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61115
- تاریخ دفاع
- ۳۰ بهمن ۱۳۹۲
- دانشجو
- محمدمهدی رضائی کنگربانی
- استاد راهنما
- احمد حاجی ده آبادی
- چکیده
- چکیده تاریخ تمدن بشر همواره با گفتمان عدالت همراه بوده، که نخستین فضیلت نهادهای اجتماعی محسوب میشود. قضاوت در مورد عادلانه یا غیرعادلانه بودن، یک امر ذهنی و بر مبنای اقناع وجدان فرد است. آرمان و غایت حقوق اجرای عدالت است و ضابطه تشخیص و خاستگاه درک عدالت در احساس درونی متجلی میگردد. بنابراین، «احساس عدالت»، نیرویی مستقل و زوال ناپذیر در ضمیر انسان برای تشخیص عدالت از بیعدالتی است. در واقع، آنگاه که باور عمومی در مقام تلقی خود امری را عادلانه بداند، احساس عدالت میکند به عبارت بهتر علاوه بر اجرای عدالت، عدالت باید دیده شود. بنابراین، حقوق کیفری به عدالت و احساس عدالت زنده است. مباحث عقلی و نظریِ صرف، جهت تببین مبنای احساس عدالت ناکام میماند، از این رو ضرورت وجودی و دلیل اعتبارِ احساس عدالت، نفعی است که از آن به جامعه میرسد. در واقع، از دیدگاه مکتب فایده گرایی و اصالت عمل (پراگماتیسم)، فایدهی اجتماعیِ احساس عدالت، وجود آن را مشروع و ضروری مینماید. سنجش احساس عدالت در نظام عدالت کیفری از طریق شاخصهایی همچون تحقق عدالت از طریق حاکمیت قانون و رعایت حقوق شهروندی در دستگاه عدالت کیفری میسر است. قانونگرایی، پیشگیری از جرم و اعتماد به دستگاه قضایی از جمله آثاری هستند که در صورت تحقق احساس عدالت در جامعه نمایان میشوند. جلوههای احساس عدالت کیفری در سطوح عدالت تقنینی، قضایی و آیینی متجلی می گردد. وضع قانون باید به نحوی باشد که مردم عدالت را احساس کنند، در این صورت، قانون مورد اقبال عمومی واقع میشود و مردم بر آن گردن مینهند. علاوه بر این، هدف صرف اجرای عدالت توسط دادرس نیست بلکه قوانین عادلانه باید به گونهای در دادرسی و رفتار وی متبلور شود که عدالت توسط اصحاب دعوا و شهروندان احساس شده و دادرسی عادلانه به نظر آید. از سوی دیگر، عدالت آیینی ابزار استقرار عدالت ماهوی در فرآیند دادرسی کیفری است، مردم نیز عمدتاً از قواعد ماهوی آگاهی ندارند و در مراحل دادخواهی با عدالت شکلی مواجه میشوند. بنابراین رعایت عدالت آیینی و تحقق دادرسی عادلانه از جلوه های احساس عدالت است. کلید واژگان: عدالت، احساس عدالت، قانون، حقوق کیفری، دادرسی، عقل و وجدان، نفع اجتماع.
- Abstract
- Abstract Civilization history of mankind always has been participant with Justice Discourse that is the first virtue of social institutions. Judging about something is justice or not, is a subjective thing that based on person's conscience. Administration of justice is the ideal and end of law and criteria of recognizing and perceiving of justice would be internal sense. So, the "Sense of Justice" is an autonomous power in our ego for recognizing justice from injustice. Indeed, when public beliefs see something as justice, feel justice. Administration of justice is not sufficient, but the justice must be sensed. Thus, sense of justice is life of law. Mere rational debates for explaining foundation of sense of justice will not succeed. Social utility is the existential necessity and validity reason of sense of justice. In fact, in utilitarianism and pragmatism schools, social utility of sense of justice makes legal and necessary its existence. Assessing sense of justice in criminal justice system is possible by criteria like rule of law and respect to citizenship rights. Legalism, preventing of crime and trust to judicial system are sense of justice effects in society. Legislative, judiciary and procedural justice are Sense of criminal justice features. Legislating should be such that people sense the justice. If so, people respect to law. Moreover, mere administration of justice by judge is not purpose, rather justice laws must be administrated in trial so that justice sensed by prosecutor, condemned and society. In other hand, procedural justice is instrument of realizing of natural justice in criminal trial process. Usually, people do not aware of natural law and face to formal justice in complaint stages. So, observing of procedural justice and realizing of fairy trial are features of sense of justice. Key words: Justice, Sense of Justice, Law, Criminal Law, Trial, Reason and Conscience, Society Utility.