عنوان پایاننامه
بررسی رابطه بین میزان تمرکز مالکیت و کیفیت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
- رشته تحصیلی
- حسابداری
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 42752
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۸۸
- دانشجو
- محمدجواد اعرابی
- استاد راهنما
- علی ابراهیمی کردلر
- چکیده
- چکیده تمرکز مالکیت و تأثیر آن بر ابعاد مختلف شرکتها از جمله کیفیت سود همواره و به خصوص در سالهای اخیر به عنوان یکی از مهمترین مباحث حاکمیت شرکتی مطرح بوده است.اهمیت حضور بلوک داران ناشی از آنست که آنها می توانند نقش تعیین کنندهای در کاهش هزینه های نمایندگی و مشکل مفت سواری در مقایسه با شرکتهای دارای مالکیت پراکنده ایفا کنند.ولی همواره این بحث مورد توجه بوده است که این تمرکز مالکیت ممکن است که در جهت عکس عمل نماید.آنچه از همه بیشتر بر آن تأکید می گردد آینست که آنها ممکن است که از حقوق کنترلی خود در جهت کسب منافع شخصی و استثمار سایر سهامداران بهره گیرند.وجود این دو دیدگاه متضاد همواره نقش تعیین کنندهای در تجزیه و تحلیل نتایج متناقض بدست آمده توسط محققان در بررسی نحوه تآثیرگذاری بلوک داران بر ابعاد مختلف شرکتها از جمله کیفیت سود داشته است.ولی با این وجود ما در این تحقیق به ارائه این بحث می پردازیم که شاید یکی از اصلی ترین دلایل دستیابی به این نتایج متناقض عدم توجه به روابط متقابل بین بلوک داران و در نتیجه بکارگیری معیاهای نامناسب تمرکز مالکیت باشد.در اینجا ما با بکارگیری روشی جدید به بررسی تناسب بکارگیری معیار گروهی تمرکز مالکیت برون سازمانی پرداخته ایم و به این نتیجه رسیدیم که استفاده از معیار گروهی تمرکز مالکیت برون سازمانی در بررسی تأثیر تمرکز مالکیت برون سازمانی بر کیفیت سود مناسب می باشد. به منظور بررسی تأثیر تمرکز مالکیت بر کیفیت سود بر خلاف بسیاری از تحقیقات که تنها به بررسی برخی از ابعاد کیفیت سود به عنوان یک مفهوم چند بعدی می پردازند,ما در اینجا از معیارهای کیفی اطلاعات مالی ذکر شده در چهاچوب نظری استانداردهای حسابداری (مربوط بودن و قابل اتکابودن)بهره گرفتهایم و پس از بررسی فرضیات ارائه شده به این نتیجه رسیده ایم که تمرکز مالکیت برون سازمانی منجر به بهبود کیفیت سود می گردد (تأیید فرضیه نظارت فعال)در حالی که به شواهد قانع کننده ای در ارتباط با تأثیرگذاری بلوک داران درون سازمانی بر کیفیت سود دست نیافتیم.همچنین در بررسی احتمال تغییر رفتار بلوک داران کوچکتر در سطوح مختلف از درصد سهام بزرگترین بلوک دار برون سازمانی شرکت(50%,40%,30%) به شواهد تأییدکننده این تغییر رفتار دست نیافتیم.در کل پیشنهاد می گردد که با توجه به حضور تعداد زیادی از بلوک داران برون سازمانی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده کنندگان از اطلاعات سود در صورتهای مالی که بسیار در تصمیمات آنها تأثیر می باشد می بایست به این نکته توجه داشته باشند که سود شرکتهایی که تمرکز مالکیت بالاتری دارند قابل اتکاتر از سود شرکتهای با مالکیت پراکنده می باشد. اصطلاحات کلیدی: تمرکز مالکیت, کیفیت سود, بلوک داران
- Abstract
- Recently concentrated ownership structure and its effect on various aspects of firms including earnings quality (EQ) has emerged as a central theme of corporate governance literature due to its prevalence in most of the countries and especially across the developing and emerging economies of Europe and Asia. Importance of blockholders is recognized in reducing the potential costs of free riding when compared to the dispersed owners pertaining to the control transactions. On the other hand, a lack of diversification and limited liquidity mean that large shareholders are affected adversely by the company’s idiosyncratic risk (Maug, 1998). In such case, substantial control and capability to influence corporate decisions enables these investors to pursue self-interests and extract private benefits at the expense of small shareholders. Existence of these countervailing incentives has been of pivotal importance to researchers to justify their inconsistent results. In this research, we argue that an important issue in empirical studies, albeit one that has received relatively little attention, concerns the implications of alternative measures of ownership concentration (OC) disregarding the relationships between different blockholders and consequently utilizing incorrect measures of ownership concentration. Using an innovative measure of OC we are convinced that the usage of group measures of OC is justifiable with respect to the review of outside blockholders’ impact on EQ in the Tehran’s Stocks Exchange. Regarding the possibility of reaching erroneous conclusions about the multidimensional concept of EQ by using only some aspects of it, we have applied a measure of EQ using the qualitative characteristics of financial information in examining the impacts of OC on EQ.The results indicate that outside blockholders significantly improve EQ while we find no evidence of insiders’ impact on EQ. Furthermore we were not convinced that smaller outside blockholders behave differently in situations when the largest blockholder is very large from when it is less dominant disapproving a regime switch in firms .Our results also show that existence of multiple blockholders in company improves EQ, approving the usage of the group measure. Considering all the above results, we suggest that users of firms’ earning numbers should be notified that these numbers are of higher quality and more precise for firms with higher outside OC than others with dispersed ownerships.