نقش تفکر کارآفرینانه بر استراتژی رشد کسب و کارهای صنایع کاشی و سرامیک استان یزد
- رشته تحصیلی
- کارآفرینی گرایش کسب و کار جدید
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده کارآفرینی شماره ثبت: 314;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 54934
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
- دانشجو
- وحید قیصری
- استاد راهنما
- نرگس ایمانی پور
- چکیده
- منطق اثرسازی که وارون نظری منطق علّی می باشد، فرآیند حل مسئله در شرایطی است که آینده اساسا غیر قابل پیش بینی است و در آن تصمیم گیرندگان با توجه به ابزارهایی که در اختیار دارند، نسبت به شکل دهی یا کنترل خروجی اقدام می نمایند. طی این فرآیند،کارآفرین یک سری از ابزارها را به عنوان داده، در نظر می گیرد و بر انتخاب، بین اثرات ممکنی که می تواند از طریق این سری ابزارها ایجاد کند، متمرکز می شود. منطق اساسی در این تفکر عبارتست از: “به همان اندازه که قادر به کنترل آینده هستیم، نیازی به پیش بینی آن نداریم”. استراتژی های رشد، روش هایی هستند که موجب رشد و افزایش در فروش ها، دارائی ها، سودها، فعالیت ها و کسب و کارها شده و یا باعث ارتقا ترکیبی از برخی یا همه موارد این چنینی می گردند. آنچه که هدف پژوهش را شکل داده، شناسایی نقش تفکر کارآفرینانه بر استراتژی رشد کسب و کارهای صنایع کاشی و سرامیک استان یزد است. در پژوهش حاضر، روش تحقیق به کار رفته از نوع آمیخته می باشد. ابتدا بر اساس مبانی نظری و از طریق وارسی و تحلیل مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاهی و صنعت، استراتژی های رشد صنعت مزبور شناسایی و نسبت به طراحی پرسشنامه خود ساخته اقدام شده است. سپس با توجه به ادبیات موجود، پرسشنامه ای جهت سنجش ابعاد تفکر کارآفرینانه انتخاب و پس از آمیختن این دو پرسشنامه، ابزار نهایی سنجش سوالات و فرضیه های پژوهش حاصل گردیده است. پس از آن که داده های لازم را از جامعه آماری پژوهش )استراتژیست های کسب و کارهای صنعت کاشی و سرامیک استان یزد- که تعداد آن ها محدود و مشخص بوده (حجم نمونه 67 نفر)( جمع آوری شده، و با توجه به نتایج آزمون کولموگوروف – اسمیرنوف که نشان دهنده آزاد از توزیع بودن متغیرهاست، از آزمون T (متغیرهای نرمال)، آزمون دوجمله ای و آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن جهت تحلیل استفاده شده است. یافته های پژوهش به طور کلی بیانگر وجود رابطه معنادار میان تفکر کارآفرینانه و استراتژی های رشد است، در مورد تفکر اثرسازانه و علّی هم نتیجه مشابهی به دست آمده است. میان ابعاد تفکر اثر سازانه (به جز زیان قابل تحمل) و استراتژی های رشد نیز رابطه معناداری وجود دارد. البته ضریب همبستگی ابعاد انعطاف پذیری و تجربه، پایین تر از سایر ابعاد تفکر اثرسازانه (به جز زیان قابل تحمل) است. واژگان کلیدی: تفکر کارآفرینانه، تفکر اثرسازانه، تفکر علّی، استراتژی رشد، صنایع کاشی و سرامیک.
- Abstract
- Effectual logic described as theoretically opposite to causation logic is the process of solving problems in situations in which future is unpredictable. According to effectual logic, decision makers form or control outputs based on available means. In effectuation process, entrepreneur takes a set of means as given and focuses on selecting between possible effects that can be created with that set of means. The main logic for using effectuation processes is: “To the extent that we can control the future, we do not need to predict it"; Growth strategies are the ways resulting in growth or increasing in sales, assets, benefits, activities, business or a combination of some or all of these. The main goal of current study is to identify the role of entrepreneurial thinking on the growth strategies in tile and ceramic industry of Yazd. Our data was gathered by mixed research methodology, in the first phase of which the growth strategies were identified by conducting semi structural interviews among academic and industrial experts. In the second phase, Chandler’s questionnaire and the questionnaire resulted through the first phase’s interviews were combined. Finally, it was distributed among tile and ceramic strategists located in the industrial estate of Yazd. Once the data was collected from strategists of tile and ceramic industry of Yazd, (which were limited and specified (67 people)), It was obvious that the results of Kolmogorov-Smirnov test reflects that variables are distribution free. T-test (for normal variables), binomial test and Spearman correlation test were used for measuring and analyzing collected data. Overall findings indicate that there is a significant relationship between entrepreneurial thinking and growth strategy. The same result is obtained for effectual and causal thinking. There is also a significant relationship between aspects of effectual thinking -except for affordable loss – and growth strategies. But The correlation coefficient of flexibility and experimentation is lower than other aspects -except for affordable loss –. Keywords: Entrepreneurial Thinking, Effectual Logic, causal Logic, Growth Strategy, Tile and Ceramic Industry.