عنوان پایان‌نامه
تدوین الگوی برنامه ریزی استراتژیک برای صنایع کوچک و متوسط استان قم(نگاه موردی صنایع غذایی)
- رشته تحصیلی
- مدیریت بازرگانی-مدیریت بازاریابی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 001528;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 56595
- تاریخ دفاع
- ۳۰ آبان ۱۳۹۱
- دانشجو
- مهدی سعیدپور
- چکیده
- چکیده تغییر و تحول و پیچیدگی روز افزون ویژگی محسوس دنیای کسب و کار درچند دهه اخیر می باشد. بنابراین برای موفقیت در کسب و کار باید با دقت، تمام روندها مورد بررسی واقع شوند. به این ترتیب مطالعه و بررسی محیط داخلی و خارجی و برنامه ریزی برای آینده و تعیین استراتژی هایی جهت افزایش بازدهی و سودآوری باید اولویت اصلی تمام شرکت ها باشد. یکی از ابزارهای لازم برای انجام این مهم، برنامه ریزی استراتژیک می باشد. به این ترتیب در این تحقیق ما تلاش نمودیم تا بررسی های کتابخانه ای مدل برنامه ریزی استراتژیک مناسب برای شرکت های کوچک و متوسط را معرفی نمائیم. نتیجه این کوشش معرفی مدل برنامه ریزی استراتژیک شرکت های کوچک و متوسط فرای و استونر بود. در این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده گردید و به دلیل محدود بودن جامعه آماری نمونه گیری انجام نشد. روش انجام این تحقیق توصیفی از شاخه پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. در ادامه با همکاری خبرگان و مدیران شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی استان قم به بررسی و تعیین نقاط قوت و ضعف این شرکت ها پرداخته شد. همچنین از ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی نیز برای تعیین اهمیت ضعف ها و قوت ها و فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. از ماتریس ارزیابی داخلی و خارجی نیز برای تعیین استراتژی کلی شرکت استفاده شد. سپس بر اساس نتایج حاصل شده تلاش شد تا با استفاده از ماتریسSWOT استراتژی های مناسب برای این شرکت ها تعیین گردد. به این ترتیب سه استراتژی کاهش هزینه های تولید، انعقاد قرارداد با سازمان های دولتی و خصوصی بزرگ، و توسعه سیاست فروش اعتباری تعیین شد. در مرحله پایانی نیز با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی(QSPM) استراتژی های تعیین شده در مرحله قبلی اولویت بندی شدند که نتیجه بدین صورت بود که استراتژی کاهش هزینه های تولید دارای بیشترین اولویت، استراتژی انعقاد قرارداد با سازمان های دولتی و خصوصی بزرگ دارای اولویت دوم و استراتژی توسعه سیاست فروش اعتباری به عنوان اولویت سوم تعیین گردیدند.
- Abstract
- Ever-increasing change and complexity is the noticeable property of the world business in the recent decades. Therefore, to have prosperity in business all the trends should be carefully investigated. Thus, the main priority of all companies should be studying and surveying of internal and external environment and programming for future and determining strategies in order to increase productivity and profitability. Strategic programming is one of the necessary tools to accomplish this purpose. Therefore in this research we have tried to introduce suitable model of strategic programming for medium and small companies with librarian investigations. The result of this research is the introduction of ''FREY &STONER of strategic programming for medium and small companies. We have exerted questionnaire in our research, but refused to do sampling because of the limitedness of population. The method of this research is descriptive of the type of survey in applied research. In duration of research with cooperation of experts and managers in small and medium companies at Qom food industries, we investigated and then determined strengths and weaknesses of these companies. We have used assessment matrix of internal and external factors to determine the importance of weaknesses & strengths and threats & opportunity. The internal and external assessment matrix was used to determine the general strategy of the company. Then, according to explored results, we have tried to determining proper strategies for these companies by SWOT matrix. Therefore three strategies have been determined: product costs reduction. Contracting with large governmental and private organizations, and policy of developing credit selling . At the last phase, determined strategies in the previous step have been prioritized by meens of QUANTITATIVE STRATGY PREORAMING MATRIX. As a result, product strategy determined as the first priority and contracting with large governmental and private organization strategy determined as priority and third priority was policy of developing credit selling.
