عنوان پایاننامه
مقایسه تاثیر مصرف انرژی های تجدید پذیر و تجدید ناپذیر بر آلودگی هوا در منتخبی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه
- رشته تحصیلی
- علوم اقتصادی-اقتصادمحیط زیست
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1427;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 54118
- تاریخ دفاع
- ۰۴ مرداد ۱۳۹۱
- دانشجو
- ایرج جوانمردفرد
- چکیده
- امروزه انرژی به عنوان یکی از عوامل تولید، سهم بزرگی در رشد و توسعه ی کشورهای مختلف دارد. ضرورت استفاده از انرژی برای رشد و توسعه در کنار مواردی همچون نگرانی در مورد مسائل زیست محیطی از جمله افزایش خطر گرم شدن کره زمین، منتج از انتشار گازهای گلخانه ای در جو، و تغییرات آب و هوایی از یک طرف، و محدودیت انرژیهای فسیلی و افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به انرژی از طرف دیگر باعث شده است که کشورها به دنبال جایگزینی برای انرژیهای تجدید ناپذیر باشند. به نظر می رسد که انرژیهای تجدیدپذیر می توانند جایگزین مناسبی برای منابع انرژی فسیلی بوده و تأثیر به سزایی در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای داشته باشند. این پایان نامه به مقایسه تأثیر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و تجدید ناپذیر بر میزان انتشار 2CO در منتخبی از کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه، و نیز بررسی فرضیه زیست محیطی کوزنتس در این کشورها و برای دوره زمانی 1990-2008 می پردازد. بر اساس نتایج بدست آمده، در کشورهای در حال توسعه، افزایش مصرف انرژیهای تجدیدپذیر باعث کاهش انتشار دی اکسید کربن در طول دوره مورد بررسی شده است و این نشان دهنده ی آن است که با فرض ثابت بودن تولید انرژی، انرژیهای تجدیدپذیر جایگزین منابع انرژی تجدید ناپذیر شده است. همچنین، رابطه ی بین انتشار دی اکسیدکربن و تولید ناخالص داخلی، برای کشورهای در حال توسعه، یک رابطه ی خطی و با شیب مثبت می باشد. در مورد کشورهای توسعه یافته، نتایج نشان دهنده ی افزایش انتشار 2CO در اثر افزایش مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و عدم جایگزینی این نوع انرژیها با انرژیهای تجدید ناپذیر در طول دوره مورد مطالعه است. از طرف دیگر رابطه ی بین انتشار دی اکسیدکربن و تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعه یافته، به صورت خطی با شیب منفی بوده است.
- Abstract
- Nowadays, energy which is one of production factors has a big role in growth and development of countries. Necessity of energy use for growth and development along with issues such as environmental problems; including increasing risk of global warming, resulting from greenhouse gas emissions in the atmosphere, and climate changes on the one hand, and limited fossil energies, population growth and increasing demand for energy on the other hand, have led the countries to search for a substitution for non-renewable energies. It seems that renewable energies can be suitable substitutions for fossil energy sources and can be effective in reducing greenhouse gas emissions. This research compares the effect of non-renewable and renewable energy consumption on CO2 emissions in some selected developed and developing countries. Moreover the environmental Kuznets hypothesis in these countries for the time period of 1990-2008 have been tested. Results show that in developing countries, increase in renewable energy consumption has led to reduction in carbon dioxide emissions during the above mentioned time period and this indicates that, assuming production of energy is fixed, nonrenewable energies are replaced by renewable energy sources. Also, the relationship between carbon dioxide emissions and GDP for developing countries is in linear form with positive slope. In developed countries, the results indicate an increase in CO2 emissions due to increase in use of renewable energies and no replacement with non-renewable energy during the period. On the other hand, the relationship between carbon dioxide emissions and GDP in developed countries is linear with negative slope. Key Words Renewable Energy Consumption, Non-renewable Energy Consumption, CO2 Emissions, Environmental Kuznets Hypothesis.