عنوان پایان‌نامه

بررسی تفاوت مکتب اتریشی با اقتصاد مرسوم پیرامون علل توسعه اقتصادی



    دانشجو در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تفاوت مکتب اتریشی با اقتصاد مرسوم پیرامون علل توسعه اقتصادی" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1884;کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1884
    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۳۹۱
    استاد راهنما
    محمود متوسلی

    با توجّه به نقشی که امروزه تئوری های کارآفرینی می توانند در جامعه ایفا کند، احیاء و ایجاد ایده های مؤثر در این زمینه متعاقباً از اهمیّت خاصی برخوردار خواهد بود. از مهمترین راه های نیل بدین مقصود نگاهی دوباره به ایده های برجسته و مطرحی است که تا کنون در جریان مکاتب اقتصادی گوناگون کارآمد واقع شده است. بدون تردید پرداختن به چنین مسأله ای مستلزم آن است که مکاتب اقتصادی بزرگ را مورد توجّه و بررسی قرار دهیم. مکتب اتریشی یکی از بزرگترین این مکتب ها و از سردمداران عرصه نظریه های بنیادین در علم اقتصاد است که تا به امروز سهم عمده ای در تحوّل نظام های اقتصادی غرب داشته است. بدین منظور پژوهش حاضر در صدد شناسایی و معرّفی یکی از بزرگترین ایده های اقتصادی این مکتب، یعنی مفهوم «کارآفرینی» برآمده است. امّا پیش از هر چیز برای بررسی این مفهوم لازم است تا در آغاز مهمترین و بنیادی ترین پرسش های پیش روی این تحقیق را مطرح سازیم: 1- آیا نگرش اقتصاد مرسوم و مکتب اتریشی در مورد علل توسعه ای متفاوت است؟ 2- بنا به چه علل یا عواملی کارآفرینی نقش موثری را در مکتب اتریشی ایفا می کند؟ و اینکه 3- چرا باید برای تحقق کارآفرینی در نظام اقتصادی ایران مفاهیم مکتب اتریشی بومی سازی شود؟ پژوهش حاضر در طی پنج فصل کوشیده است تا به پاسخ مسائل فوق دست یابد. فصل نخست ارائه شرح مختصری از کلیات مکتب اتریشی و سایر مکاتب قبل از این مکتب و خاستگاه تاریخی می باشد. فصل دوم شامل مطالبی از بنیان های روششناسی مکتب اتریشی و توسعه آن، و نیز تاکید بر جنبه های کارآفرینی آن ارائه می گردد. فصل سوم تحقیق پیرامون مولفه های توسعه در مکتب اتریشی و اقتصاد مرسوم می پردازد. فصل چهارم توضیحاتی در مورد نقش کارآفرینی و مولفه بازار در مکتب اتریشی بیان می گردد؛ و در نهایت در فصل پایانی به تحلیل کامل کارآفرینی در دیدگاه این مکتب پرداخته و نیز به بررسی ساختار اقتصادی نظام ایران و تحلیل آن بر اساس مبانی اقتصاد اتریشی می پردازیم. این نوشتار نتیجتاً نشان خواهد داد که تئوری های کارآفرینی مکتب اتریشی قادر است یک چارچوب سالم و توانمند را جهت توسعه مفاهیم کارآفرینی -به همراه نقش های متنوع آن- در ساختار نظام اقتصادی ما فراهم آورد. ایده های کارآفرینی موجود در این مکتب که بر مبنای فرد، مدل جامعه، بازار و در مقیاس های مختلف ارائه شده است قرابت
    Abstract
    Considering the role theories of entrepreneurship can play in today's society, reviving and creating effective ideas will be of high significance in this field. One of the main ways of achieving the mentioned goal is to look into outstanding ideas which have been proven to function in various economic schools so far. Undoubtedly, addressing such an issue requires a thorough review of the major economic schools. Austrian school is one of the main pioneers and fundamental theories in economics that took a huge part in the development of western economic systems. The present study seeks to introduce one of the largest economic ideas of this school - the concept of "entrepreneurship". This study attempts to discuss the following points. At first, we provide a brief description of the Austrian School and the prior schools and historical context. Then, the research on the components of development in the Austrian school and common economics is studied. The final chapter deals with the full analysis of entrepreneurship and the economic structure of Iran and its analysis based on the principles of Austrian economics. The researchers show that the Austrian school theory of entrepreneurship is capable of providing a healthy and empowered framework in order to develop the concept of entrepreneurship along with its diverse roles of the structure of our economic system. Entrepreneurship ideas in this school which are based on individuals, the community model, and market in various scales have a special affinity with the economic structure and models of our community. The Austrian model can significantly contribute to shaping the new economy in Iran, if only the necessary infrastructures are included in the mainstream foundations of our economy.