عنوان پایان‌نامه

جایگاه مصلحت سنجی دربرخوردتقنینی - قضایی با ارتداد



    دانشجو در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "جایگاه مصلحت سنجی دربرخوردتقنینی - قضایی با ارتداد" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق جزا و جرم شناسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: L728;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 62575
    تاریخ دفاع
    ۲۲ آبان ۱۳۹۱

    با وجود آیاتی که به بحث آزادی عقیده مربوط می شود این شبهه به وجود می آید که در اسلام آزادی عقیده وجود ندارد. با بررسی سیره عملی پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و نیز بررسی کلام فقها در می یابیم که آنها در مورد ارتداد بر اساس مصالح و مفاسد مربوط به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عمل می کردند. همچنین سیر احکام حکومتی در کلام پیامبر(ص) و ائمه(ع) مؤید این مطلب است که دستور پیامبر مبنی بر «من بدّل دینه فاقتلوه» حکم حکومتی می باشد که اجرای آن تابع مصالح و مقتضیات زمان و به دست حاکم اسلامی باشد که برای تضمین مبانی اسلام و جلوگیری از توطئه علیه اسلام صادر شده است. در مقام اجرای حکم نیز حاکم شرع باید بر اساس مصالح سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نسبت به مجازات شخص مرتد تصمیم بگیرد و مصالح و مفاسد می تواند از اجرای حکم ارتداد جلوگیری نماید. کلید واژه: ارتداد، مصلحت، حکم حکومتی، آزادی عقیده، تعزیر، حد، مرتد
    Abstract
    Despite the verses that related to Freedom of Thought , the Doubt created is that there is no Freedom of Thought in Islam. With review of practical process of Prophet and Imams and study of Jurist’s word We find that they operate about apostasy Based on the expediency and Corruption which is relevant to the political, Social and Cultural situation. Also the process of the governmental rules in the Prophet and Imam’s word emphasis that the Prophet’s order based on “kill any person who withdraw of islam” is a governmental rule that operation of it related on expediency and time appropriates which is in authority of Islamic governor. This rule acted for guarantee of Islamic constitution and preventing from Conspiracy against Islam. Keyword: apostatsy, expediency, governmental rule, freedom in thought, Ta'azir, Ha'ad, apostate