عنوان پایاننامه
مقایسه نظریه ولایت مطلقه فقیه و نظریه وکالت فقیه ( مبانی- دلایل- وآثار هر نظریه)
- رشته تحصیلی
- حقوق عمومی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 001545;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 55475
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
- استاد راهنما
- حمید رضا شاکرین, مجتبی الهیان
- دانشجو
- علی رضا مسیح پور
- چکیده
- چکیده در تاریخ فقه، کلام و اندیشه¬ها¬ی سیاسی، نظریات مختلفی درباره¬ی نوع و چگونگی حکومت و سیاست، مطرح شده است. نظریه¬ی ولایت مطلقه¬ی فقیه (یا ولایت عامه¬ی فقیه) و نظریه¬ی وکالت فقیه(یا وکالت حکیم) نیز از جمله این نظریات هستند. نظریه¬ی ولایت مطلقه¬ی فقیه به معنای ولایت بر زعامت جامعه¬ی مسلمانان، مورد تأیید اکثریت فقها، از صدر اول اسلام تاکنون بوده است، در حالی¬که نظریه¬ی وکالت فقیه، دارای سابقه¬ای کوتاه است که در عصر حاضر، از طرف دکتر مهدی حائری یزدی، در اندیشه¬ی سیاسی مطرح شده است. با مقایسه¬ی این دو نظریه می¬توان گفت؛ مشروعیت الهی بلاواسطه و حق حاکمیت خداوند، و همچنین، لزوم دینی بودن حکومت، به منظور تحقق اهداف و اجرای احکام دین اسلام، مبانی نظریه¬ی ولایت مطلقه¬ی فقیه را تشکیل می-دهد؛ با این توضیح که در این نظریه، حق حاکمیت و ولایت خداوند، در زمان غیبت معصومین(ع)، از طریق نصب عام معصومین(ع)، به فقیه جامع¬الشرایط ولایت بر جامعه، واگذار شده است. و در مقابل، مبنای اصلی نظریه¬ی وکالت فقیه، مشروعیت مردمی و حق حاکمیت مردم است. با این توضیح که در این نظریه، به این دلیل که مردم، مالکین مشاع سرزمین و محل زیست خود هستند، حق حاکمیت سرزمینی خویش را از طریق عقد وکالت، به شخص یا هیأتی واگذار می¬کنند تا محل زیست مزبور را برای همزیستی و بهزیستی مسالمت¬آمیز شهروندان، مدیریت کند. هر یک از نظریات مزبور، به دلیل تفاوت اساسی در مبانی و دلایل، آثار و نتایج متفاوتی را به همراه دارند. نظریه¬ی وکالت فقیه، از نظر مبانی، دلایل و آثار، دارای اشکالات و ابهامات متعدد است، در حالی¬که نظریه¬ی ولایت مطلقه¬ی فقیه از جهت عقل و نقل، دارای مبانی، دلایل و آثار محکم¬تر و منطقی¬تری می¬باشد و نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای این نظریه، تشکیل شده است.
- Abstract
- During the history of Shia jurisprudence and political ideas, different ideas about how to govern, has been proposed. theory of " the muslim scholar’s authority" and faghih delegation theory arealsoincluded. theory of "the muslim scholar’s authority", from past tonow, has been approvedbymost Shia scholars. While the faghih delegation theory, has a short history, which at the present time, the doctor Mehdi Haeri Yazdi, has been proposed. The comparison of these two theories, we can say, without the mediation of the divine legitimacy, and also the necessity of being religious, for achieving the goals of islam, are the fundamentals of theory of "the muslim scholar’s authority. With this explanation in this theory, the sovereignty of God, in the absence of the infallible Imams, through their public appointment, the faghih who is qualified leadership, have been granted. Incontrast, the mainbasis ofthe faghih delegationtheory,is the popular legitimacyandsovereignty ofthe people. Withthisexplanationinthis theory,because thepeopleare theowners ofcommonlandandtheirhabitats,thus the sovereignty of their land in the form of delegation agreement,theydelegate their sovereigntyto a person or group, Until then they wouldmanage the their landfora peacefullife. Each ofthesetheories,have differenteffects and results due to fundamental differences in principles and reasons.the faghih delegation theory, in theprinciples, causesandeffects, containsnumerouserrors andambiguities.the theory of "the muslim scholar’s authority", in the principles, causesandeffectsaremorereasonable.