عنوان پایان‌نامه

طبقه بندی انواتخلخل و تعیین گونه های سنگی در سازند دالان و کنگان میدان کازی پارس جنوبی



    دانشجو در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "طبقه بندی انواتخلخل و تعیین گونه های سنگی در سازند دالان و کنگان میدان کازی پارس جنوبی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    زمین شناسی - نفت
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس علوم شماره ثبت: 4944;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 56968
    تاریخ دفاع
    ۲۷ دی ۱۳۹۱

    مدلسازی در مخازن کربناته به دو بخش زمین شناسی و مهندسی تقسیم می شود. اولین قدم در بخش زمین شناسی تعیین رخساره های مخزنی می باشد. در مخازن کربناته در بسیاری از موارد، رخساره های زمین شناسی تعیین شده با خصوصیات جریانی سنگ انطباق قابل قبولی نشان نمی دهد. با مطالعه ی مخازن کربناته، عدم تبعیت شبکه ی منفذی سنگ از بافت رسوبی و چارچوب اصلی سنگ، به عنوان دلیل این پدیده شناخته شده است که تنها عامل آن شدت فرآیند های دیاژنزی می باشد. خصوصیات شبکه ی منفذی، کنترل کننده ی رفتار سیالات در سنگ مخزن است. معمولاً برای تعیین رخساره های مخزنی در مخازن کربناته، به ماهیت متفاوت این مخازن توجه کافی نمی شود. ضرورت این مسئله زمانی روشن می شود که رخساره های تعیین شده از روش های متداول با خصوصیات واقعی مخزن هماهنگی لازم را نشان ندهند که دلیل آن عدم توجه کافی به شبکه ی منفذی سنگ است. به عبارت دیگر، به دلیل اینکه در این مخازن خصوصیات شبکه ی منفذی از بافت رسوبی تبعیت نمی کند، باید خصوصیات شبکه ی منفذی بیشتر در فرآیند تعیین رخساره مورد استفاده واقع شوند. در این مطالعه برای رسیدن به این هدف روشی پیشنهاد شده است که در آن رخساره های مخزنی مستقیماً بر اساس خصوصیات شبکه ی منفذی تعیین می شوند. برای این منظور از منحنی های تزریق جیوه استفاده شده است. با طبقه بندی منحنی های تزریق جیوه، رخساره ها بر اساس خصوصیاتی چون پیوستگی، جورشدگی و اندازه ی شعاع گلوگاه ها در شبکه ی منفذی سنگ از یکدیگر تفکیک می شوند. درنتیجه برای تعیین گونه های سنگی در این مطالعه روندی معکوس از روش سنتی آن طی می شود. در روش سنتی ابتدا رخساره های رسوبی تعیین و سپس منحنی های فشار موئینه به هریک از آن ها نسبت داده می شود، اما در اینجا رخساره های مخزنی بر اساس منحنی های فشار موئینه تعیین می شوند. علاوه بر این، نتیجه ی دیگری که تعیین رخساره های منفذی به همراه داشته است، امکان مطالعه ی پتروگرافی نمونه های طبقه بندی شده است. با مطالعه ی خصوصیات بافت سنگ، عوارض دیاژنزی، نوع تخلخل و ... در رخساره های منفذی، تغییرات این خصوصیات در آن ها تعیین شده و در نتیجه عوارض زمین شناسی کنترل کننده ی خصوصیات شبکه ی منفذی و گلوگاه های آن در سنگ مخزن مشخص شده اند. در نتیجه با ایجاد ارتباط میان مطالعات رسوب شناسی و ویژگی های شبکه ی منفذی سنگ، می توان در نقاطی که داده های فشار موئینه در دسترس نیستند، نتایج مطالعات رسوب شناسی را به خصوصیات شبکه ی منفذی سنگ نزدیک کرد.
    Abstract
    Reservoir modeling in carbonate reservoirs consists of two sections, the geological and engineering models. The facies analysis in reservoir rock is the first step in the geological modeling. Defined geological facies are mostly incompatible with dynamic properties in carbonate reservoirs. The independency of the pore system from the primary rock fabric has been recognized as the responsible for this phenomenon which is the result of the diagenetic processes in carbonate rocks. The reservoir fluid behavior is being controled by the pore system properties in the reservoir rock. The different nature of the carbonate rocks is mainly ignored in facies analysis. The incompatibility of the defined facies from the common methods with the actual reservoir quality clarifies the importance of this issue which is the result of the lake of attention to the pore system properties. In other words, the pore system characteristics need to be considered in facies analysis more carefully, because of the independence of the pore system properties from the depositional rock fabric. In this study, the reservoir facies are defined directly based on the pore system quality using the MICP curves. The reservoir facies are defined based on the pore system connectivity, sorting and size by classifying the MICP curves in this method. Thus the rock typing analysis shows invers direction using this method. The traditional rock typing analysis includes defining the depositional facies and attributing the capillary pressure curves to each facies, but in this study the reservoir facies are defined based on the capillary pressure curves. The possibility of petrogeraphic analysis in defined reservoir facies is another advantage of using this method. The controlling parameters in pore system and pore throats quality is determined by rock fabric, diagenetic features and pore types characteristics studies in each facies (pore-facies). Therefore, these results could be used in the lack of capillary pressure data by making correlation between the depositional-diagenetic properties and pore system characteristics.