عنوان پایان‌نامه

مساله مهاجرت آریایی ها از دو دیدگاه باستان شناسی و تاریخ



    دانشجو در تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مساله مهاجرت آریایی ها از دو دیدگاه باستان شناسی و تاریخ" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    تاریخ ایران باستان
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 50045;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 44479
    تاریخ دفاع
    ۱۵ مهر ۱۳۸۸
    دانشجو
    مینا صفا
    استاد راهنما
    محمدباقر وثوقی

    باستان شناسان و تاریخ دانان سال ها به دنبال تلاش زبان شناسان در تشخیص قومیت هند واروپایی و موطن اولی? آن ها به جستجو و مطالعه درآثار به جا مانده از این مردم پرداختند. در این مطالعات فرهنگ هایی همچون Andronovo و Fedorovo و BMAC در استپ ها و واحه های آسیای مرکزی شناخته شدند. محققانی همچون Sarianidi (,1998,19991984 ) این فرهنگ ها را به اقوام هند و ایرانی ، شاخه ای از اقوام هند و اروپایی که احتمالاً در اواخر هزار? سوم ق م در ناحی? استپ های اوراسیا از یکدیگر جدا شده اند، منسوب می کنند. مردم هند و ایرانی پس از حرکت به سمت نواحی آسیای مرکزی جنوبی و افغانستان در حدود اواخر هزار? دوم و اوایل هزار? اول ق م همزمان با عصر برنزمتأخرLate Bronz Ageاز یکدیگر جدا شدند و در مسیرهای جداگانه ای وارد سرزمین هند و فلات ایران شدند. از جمله کهنترین متون مقدس اقوام هند و ایرانی کتابهای ریگ ودا و اوستا هستند که در آنها خود را آریائیArian (نژاده ، اصیل) معرفی می کنند. برای تفسیر داده های باستان شناسی وبازسازی ساختار اجتماعی فرهنگ های مکشوفه نیاز به شواهد و مستندات تاریخی است. درمورد مطالعات فرهنگ های مربوط به اقوام هند و ایرانی همانند Andoronovo و Fedorovo و بازسازی ساختار اجتماعی آن ها خانم Kuz’mina(2007) از متون باستانی همانند ریگ ودا به طور عمده و اوستا کمتربهره گرفته اند. از جمله مسیرهای احتمالی ورود سخنگویان ایرانی به داخل فلات ایران منطق? شمال شرقی ایران شناخته شده است. استقرارگاه های این ناحیه همانند تورنگ تپه Turang Tepe ، شاه تپه Shah Tepe و تپه حصار Tepe Hissar در دشت گرگان و دامغان در نیم? دوم هزار? دوم ق م (عصر برنز متأخر) به طور ناگهانی متوقف و یا محدود شدند. این مسئله می تواند به ورود اقوام جدید در این ناحیه مربوط باشد. با توجه به اینکه مستند تاریخی ما در مورد سخنگویان ایرانی زبان متن اوستاAvesta است که به خصوص در بخش گاثاهاGathas، احتمالاً سرود? مستقیم خود زردشت Zarathu?tra، که ازقدمت بیشتری برخوردار است از قومیت آریائی یاد می کند و حاوی خاطر? سرزمین اصلی به نام ارینم وئجه Aryan?m va?j? است. به این تریتب در این پژوهش سعی شده است با بررسی دقیق و موشکافان? متن اوستا و مقایس? آن با شواهد باستان شناختی به دست آمده بتوانیم به دید درستی از مسئل? مهاجرت و همچنین ساختار اجتماعی ، اقتصادی وفرهنگی قوم ایرانی زبان قبل و بعد از مهاجرت برسیم . واژگان کلیدی: اقوام هند و اروپایی، اقوام هند و ایرانی، استپ های اوراسیا، شمال شرقی ایران، عصر برنز متأخر، متن اوستا، قوم ایرانی زبان
    Abstract
    For years, following the efforts of linguists to recognize Indian-European race and their primary homeland, archeologists and historians have been searching for and studying on the remaining relics of them. In this study, cultures like Andronovo, Fedorovo, and BMAC have been identified in the steps and oases of central Asia. Researchers such as Sarianidi (1984, 1998, and1999) attribute these cultures to the Indian-Iranian races, which is a branch of the Indian-European races that has probably been separated from each other in the steps of Eurasia, in the late 3rd millennium B.C. The Indian-Iranians, after moving towards the south central Asia and Afghanistan in the late 2nd and early 1st millennium B.C., at the same time with Late Bronze Age, have separated from each other and entered the land of India and Iranian Plateau. Among the most ancient books of the Indian-Iranians are Rig veda and Avesta, in which they introduce themselves as Arian (original). To interpret the archeological data and reconstruct the social structure of the discovered cultures, historical documents and evidences are needed. In the cultural studies on the Indian-Iranian races, such as Andoronovo and Fedorovo, and reconstruction of their social structures, Ms. Kuz’mina (2007) have used mostly Rig Vada, and to some extent, Avesta. It is found that one of the possible routes of the entrance of the first Persians into the Plateau of Iran was the north east region of Iran. The settlement places of the region, such as Tourang Tepe, Shah Tepe, and Tepe Hissar, inthe plains of Gorgan and Damqan of the second half of the 2nd millennium B.C. (Late Bronze Age), have been suddenly abandoned or limited. This can be related to the entrance of new races to the region. Our historical evidence of the Persian speakers is Avesta, and mostly Gathas, which is probably the songs of Zarathustra himself, and it tells us of the Arians and consists of the memoirs of the original land named Aryan?m va?j?. Thus, in this research the effort has been to come to a correct view of the issue of immigration and the social, cultural and economic structure of the Persian-speaking races before and after immigration, through accurate and precise investigation in the text of Avesta and comparing it with the archeological findings. Key words: Indian-European races, Indian-Iranian races, Eurasia steps, north east of Iran, Late Bronze Age, the text of Avesta, the Persian-speaking race.