عنوان پایان‌نامه

راهبرد امنیت ملی چین در دوره مائو ،دنگ و پسانگ ،تداوم و تغییر امنیتی سازی و امنیتی زدائی



    دانشجو در تاریخ ۲۰ تیر ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "راهبرد امنیت ملی چین در دوره مائو ،دنگ و پسانگ ،تداوم و تغییر امنیتی سازی و امنیتی زدائی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    روابط بین الملل
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3166;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 55791
    تاریخ دفاع
    ۲۰ تیر ۱۳۹۱
    دانشجو
    فاطمه محروق
    استاد راهنما
    ابومحمد عسگرخانی

    موضوع و مسئله پایان‏نامه حاضر آن است که راهبرد امنیت ملی چین در چهار دوره مائو، دنگ، جیانگ‏زمین و هوجین‏تائو چگونه تعریف و بازتعریف شده است؟ پاسخ پرسش فوق در چارچوب نظریه‏های موجود در روابط بین‏الملل متفاوت خواهد بود. اما چارچوب این پایان‏نامه بر محور «امنیت‏فراگیر» باری بوزان و ویور در مکتب کپنهاک (COPRI) است. این مکتب حوزه تعریف سنتی امنیت را فراتر از تهدیدات نظامی بسط داده و آن را از جنبه‏های گوناگون مورد مطالعه قرار می‏دهد. مکتب مورد نظر به منظور دستیابی به پویایی‏های امنیتی متنوع، تعریف موسع و چندبعدی از مفهوم امنیت ارائه داده و در این میان امنیتی‏سازی از جمله دستاوردهای مهم این مکتب به شمار می‏رود. امنیتی‏سازی از طریق کنش کلامی رخ می‏دهد و کنش‏کلامی هنگامی رخ می‏نماید که یک یا گروهی از مقامات شناخته شده بی‏مهابا موضوعاتی را با اظهار این مسئله که چیزی از لحاظ وجودی در معرض تهدید است؛ امنیتی می‏سازند. دولت سپس ممکن است به طور مشروع و قانونی ابزارهای مختلف را علیه تهدید(ات) برساخته به خدمت بگیرد. با توجه به جایگاه این نظریه، این پژوهش بر آن است به منظور سنجش قدرت تبیین و پیش‏بینی اصول و گزاره‏های مکتب کپنهاک (امنیت‏فراگیر، امنیتی‏سازی و مولفه‏های‏ امنیتی) با واقعیت بیرونی تحول راهبرد امنیت ملی چین در چهار دوره رهبری؛ مبانی، گزاره‏ها و مؤلفه‏های اصلی مکتب کپنهاگ به ویژه امنیتی‏سازی و امنیتی‏زدایی را مورد آزمون قرار دهد. نتایج به دست آمده نشان می‏دهند که به دلایل گوناگون مثل مشخص نبودن مرز بین بخشهای پنجگانه مورد نظر مکتب‏کپنهاگ، همپوشانی موضوعی، نامتعین بودن امنیتی‏سازی و سیاسی‏سازی مکتب کپنهاگ در بسیاری موارد توان تحلیل تحولات امنیتی چین را ندارد.
    Abstract
    Subject and question of the present thesis is that how China's national security strategy in the Mao era, Deng and the third and fourth generation of leaders is defined and redefined? Answer the above questions in the framework of existing theories of international relations will be different. However, the framework of this thesis is based on "comprehensive security" of Barry Buzan and Ole Weaver at the Copenhagen School (COPRI). This school has extended the traditional definition of security beyond military threats and studied it from various aspects. The school intended to achieve various security dynamics, has given an extended and multi-dimension definition of security and among this securitization is one of the important achievements of this school raising from( that has been raised) its founders. COPRI asserts that securitization occurs through speech acts. A speech act is when a recognized authority openly designates something as an existential threat to national security. The state may then legitimately employ extraordinary means against socially constructed threat. According to the station of this theory, this research is to evaluating Copenhagen School in explanatory & predictory power in regard to the evolution of China’s national security strategies in four generation (Mao, Deng, Jiang Zemin and Hu Jintao). The results show that a variety of reasons such as lack of clear boundaries between the five sectors considered Copenhagen school, thematic overlap, Indetermination of securitization and de-securitization and ... Copenhagen School in many cases is not able to analyze security developments in China.