عنوان پایاننامه
باز تاب حضور اسفندیار در ادبیات نمایشی ایران به مثابه شخصیت دراماتیک
- رشته تحصیلی
- ادبیات نمایشی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 8136;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 44071
- تاریخ دفاع
- ۰۷ مهر ۱۳۸۸
- دانشجو
- آیدا تاتاری
- چکیده
- هنر تئاتر و نمایشنامه نویسی به شیو? غربی آن که از همان اوان پیدایش خود وامدار ادبیات بود حدود صد و چند سال پیش در ایران شناخته شد. با این وجود از همان روزهایِ آغازین همواره دست یابی به گونه ای ناب از هنر نمایش که بتوان آن را بومی و ملی نامید از جمله دغدغه هایِ هنرمندان و سیاست گذاران این عرصه بوده است. به یقین یکی از راههایِ رسیدن به این گونه از تئاتر شناخت متون کهن ادب پارسی و قابلیتهایِ گوناگون و اغلب بکر آنها برای خلق نمایشنامه هایِ اقتباسی است. شناخت شخصیت هایِ متونِ ادبی همچون اسفندیار با خویش کاریهایِ برجسته و داستانهایِ جذاب برآمده از ادوارِ مختلفِ ادب پارسی و چگونگی تبدیلِ آنها به شخصیت دراماتیک در ادبیات نمایشی ایران می تواند در دست یافتن به این هدف صد و چند ساله مفید باشد. به همین دلیل و برایِ ارائه پژوهشی که در شناخت هر چه بیشترِ این قابلیتها فرا راه محققین و هنرمندان این عرصه قرار گیرد در این مجال به بازیابی جنبه های متفاوت این شخصیت در متون مختلف و بررسی خویش کاریهای وی در متون کهن از جمله شاهنامه فردوسی پرداخته، سپس به تحلیل و بررسی او در سه نمایشنام? شاخص اقتباسی می پردازیم. در این راه از روش تحلیلی – توصیفی به منظور خوانشِ صحیح، واکاوی و بازیابی شخصیت دراماتیک اسفندیار، با توجه به سبق? حضورِ وی در ادبیات، به عنوانِ شخصیتی اسطوره ای-حماسی سود جسته ایم. به این ترتیب و در پایان پژوهش می توان نتیجه گرفت؛ شخصیت اسفندیار با داشتن قابلیتهای فراوان برایِ اقتباسهایِ نمایشی گرچه توانسته است راه دشوارِ تبدیل شدن به شخصیت دراماتیکی درخشان را طی نماید، با این وجود مهجور مانده و آثار نمایشی اندکی بر مبنایِ شخصیت وی به رشت? تحریر در آمده است.
- Abstract
- The art of western style theatre and play writing which was under the influence of literature, became known in Iran from about a hundred and so years ago. But from the very first days, discovering a pure from of performing arts which could be called ethnicard national, was one of the concerns of the artists and the policy makers of the art scene. There is no doubt that one the ways to reach this form of theatre is understanding the ancient Persian literature and it is various and often and pure capacities for creating adapted plays. Recognizing literary characters, like Esfandiar with his dramatic self-actions and the attractive tales embedded in different epochs of Persian literature and transforming them into dramatic characters in Iranian performing arts can be useful in realing this a hundred and so years ambition. Therefore, to present a surrey which can guide the academics and artists of this field in discovering these capacities, we will discuss different aspects of this character in various texts and analyse his self actions in acient texts, especially Shahnameh Ferdowsi. Then we will analyse and research his role in three prominent adapted plays. To accomplish this task, we have chosen the analytical-descriptive method to be able to understand, explore and rediscover the dramatic character of Esfandiar, regarding the history of his presence in literature as a mythical-epic character. Therefore, at the end of the research, one can conclude that despite the fact that Esfandiar’s character with it’s enormous capacity for dramatic adaptation, has been able to perform the difficult task of becoming a brilliant dramatic character. Nontheless is negalected and few theatrical works has been written on the basis of his character.