عنوان پایان‌نامه

برنامه ریزی محله ای بارویکرد ارتقا امنیت مطالعه موردی شهر قزوین



    دانشجو در تاریخ ۰۲ آبان ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "برنامه ریزی محله ای بارویکرد ارتقا امنیت مطالعه موردی شهر قزوین" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 54978
    تاریخ دفاع
    ۰۲ آبان ۱۳۹۱
    استاد راهنما
    محمدمهدی عزیزی

    نیاز به امنیت همواره از بنیادی ترین نیازهای بشر و مسئله وقوع جرم از مهمترین مسائل جامعه بشری به شمار آمده است. با افزایش و پیچیدگی جوامع، شرایط تامین این نیاز و برطرف کردن این مسئله نیز پیچیده تر شده است. در جامعه شهری ما، بررسی آماری جرایم حاکی از بالا بودن قدر مطلق آن و یا افزایش معنی دار آن در یک سری زمانی است. از طرف دیگر چون وقوع هرنوع جرم، علاوه بر لزوم شرایط مساعد زمانی، مستلزم شرایط مساعد مکانی است، برخی از مکانها در شهرها واجد ویژگی هایی می شوند که با شرایط مورد نیاز برای وقوع جرم مطابقت می نمایند. با این شرایط اکتفا کردن به ابزارهای کنترل رسمی از جمله پلیس و دستگاه قضایی برای مقابله با این ناهنجاری های اجتماعی (آنومی) وافی به مقصود نخواهد بود. به عبارت دیگر، تحقیقات و تجارب گوناگون نشان داده، شهرسازی و نیز معماری ساختمان ها رابطه مستقیمی با جرم دارد. اما، این سوالات همچنان مطرح است که چرا و تحت کدام عوامل، شهرها و واحد های شهری (محله ها و واحدهای همسایگی) دچار نا امنی و بروز جرم و ناهنجاری اجتماعی میشوند؟ از طرف دیگر، نقش شهرساز و برنامه ریز شهری در این بین چیست و چگونه برنامه ریزی شهری می تواند امنیت ساکنین شهرها را تامین نماید؟ همچنین باید دانسته شود که نمونه های برنامه ریزی موفق در ایران و جهان – که از امنیت خوبی برخوردار بوده و یا هستند – کدام موارد می باشند؛ چراکه از این طریق می توان به الگوی برنامه ریزی مناسب برای ارتقاء امنیت جوامع شهری دست یافته و برنامه ریزی محلهای را بر مبنای آن انجام داد. بر این اساس می توان هدف اصلی انجام چنین پژوهشی را تدوین مدل جامع برنامه ریزی شهری برای افزایش امنیت محله های مسکونی دانست؛ فرایندی که در کنترل ترس و ناامنی بسیار تاثیر گذارتر از اقدامات جبری و شتابزده بوده و بر مبنای کنترل جرم از طریق کنترل و هدایت فضا و محیط پیرامون مجرم استوار است. از آنجایی که احساس امنیت از موثرترین عوامل در تامین و حفظ رضایتمندی ساکنین یک محله از سکونت در آن محله است و با توجه به نقش مهمی که برنامه ریزی شهری و به دنبال آن، کالبد محله می تواند در راستای تامین این نیاز و احساس داشته باشد، پژوهش در زمینه میزان توجه به اصول طراحی محیط های امن در محلات شهری، ضروری به نظر میرسد. شهر قزوین برای مطالعه مسئله فوق بسیار مناسب می باشد؛ چراکه هر سه نوع محله قدیمی و تاریخی، میانی و جدید و نوساز در آن وجود داشته و با مسئله مطرح شده دست و پنجه نرم می کند. براساس مطالعات پایه و اولیه و تجربیات مرتبط انجام شده در شهر قزوین، فرضیه اصلی پژوهش بر این مبنا خواهد بود که "در این شهر، محله های قدیمی و محله های نوساز و جدید از نظر امنیت، وضعیت نامطلوب تری در مقایسه با محله های بافت میانی دارند." برنامه ریزی محله ای با رویکرد ارتقاء امنیت ج این پژوهش به لحاظ هدف و ماهیت تحقیق در رده تحقیقات بنیادی قرار می گیرد؛ پاسخ به چگونگی ایجاد کالبد و فضای امن در محلات مسکونی و تعمیم آن به موارد مشابه، اهداف بنیادی این تحقیق را در جهت توسعه دانش تشکیل میدهند. روش تحقیق انتخابی در این مطالعه نیز، روش تحقیق اکتشافی بوده و پس از آن به تحقیق مطالعه موردی پرداخته شده است؛ چراکه هدف اصلی از پژوهش حاضر کشف و تدوین مدلی جامع و برنامه ریزی برای افزایش امنیت در نمونه موردی یعنی محله های مسکونی شهر قزوین می باشد. در بخش تحلیل، محله هایی از بافت های سه گانه شهر قزوین انتخاب شده و بر اساس مدل اصلی پژوهش و ساختار مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده ،(AHP) سلسله مراتبی آن، بر مبنای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان میدهد، اگرچه هرسه محله از نظر امنیت در سطح متوسط رو به بالا (میانگین امتیاز 3 الی 3.5 در طیف لیکرت) قرار دارند، ولی محله متعلق به بافت میانی امتیاز بیشتری به دست آورده و به عنوان امن ترین محله ارزیابی می گردد. پس از آن به ترتیب محله های متعلق به بافت جدید و قدیمی قرار دارند که تایید کننده فرضیه اصلی پژوهش است. طبق مدل اصلی پژوهش، چهار معیار برای ارزیابی محله ها، مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان میدهد، در معیار کنترل دسترسی، تنها محله متعلق به بافت جدید (غیاث آباد) وضعیت بالاتر از سطح متوسط داشته و دو محله دیگر، به خصوص محله بافت قدیم (ملک آباد)، وضعیت چندان مطلوبی ندارند. در واقع معابر ارگانیک بافت قدیم شهر، امروزه به اندازه کافی پاسخگوی نیازهایی از ساکنین، که بر امنیت آن ها اثر گذارند، مانند قابلیت ورود ماشین های اورژانسی (پلیس و آمبولانس و آتش نشانی)، نمی باشند و این مساله خود را در معیار کنترل دسترسی به خوبی نشان می دهد. چرا که با تغییرِ بافت، از قدیم به میانی و جدید، امتیازات بیشتر می شوند. همچنین، بر اساس امتیازات کسب شده، معیارهای نظارت و کنترل فضا و مراقبت های عمومی، در هر سه محله در حد متوسط ارزیابی شده ولی در محله بافت میانی (خیام شمالی) اندکی بیشتر است. اگرچه اختلاف امتیاز محله ها، خیلی زیاد نیست ولی می توان گفت، چنانچه محله قدیمی ملک- آباد، ساختار منسجم اجتماعی خود را حفظ می کرد، مطمئنا در این دو معیار، بهترین وضعیت را به خود اختصاص می داد. چراکه هویت محله ای و نظارت غیر محسوس بر محله و فضاهای تحت کنترل، از ویژگی های بارز محلات شهری در گذشته بوده است. در انتها، به جهت عملکردی بودن پژوهش، نا امن ترین محله، مورد برنامه ریزی قرار گرفته و علاوه بر طرح پیشنهادی، راهبردها و استراتژی هایی برای ارتقاء سطح امنیت در محله مورد مطالعه به طور خاص و در محلات مسکونی شهری، به طور عام، ارائه شده است.
    Abstract
    Need for security was always one of the most basic human needs and crime is one of the most important issues in human society. With the increasing complexity of societies, providing this need and solving this problem has become more complicated. Nowadays in the urban community, statistical analysis shows high rate of crime. On the other hand, since the occurrence of any crime, in addition to favorable conditions of time, requires appropriate location conditions, some locations in cities qualified features which correspond to crime requirements. Considering this condition, using the official control tools including the police and judiciary to deal with these social anomalies is not enough. Diverse research and experience have shown urban design and architecture of the buildings has a direct relationship with crime. But, this question still remains why and under which factors, cities, urban units and neighborhoods encountered with crime and insecurity and social anomalies. On the other hand, what is the role of urban planning and urban planner in this situation and how urban planning can provide security for urban residents. Examples of successful planning in Iran and the world that are in good levels of security should also be understood. This is because of reaching a planning model for enhancing security in urban communities and planning a neighborhood based on it. So the main goal of such research can be defined to develop a comprehensive urban planning model for enhancing security in residential neighborhoods which is much more effective in controlling fear and insecurity than hasty and algebraic efforts and based on control of crime by control and guide space and environment around offenders. Since the sense of security is one of the most factors to provide and to maintain neighborhood resident satisfaction and considering the role of urban planning and neighborhood bodies to fulfill this need, it is necessary to research on the design principles of a secure environment in urban areas. Qazvin is suitable to study the issue because it consists of all three historic neighborhood, middle, and new one which are dealing with this problem. The main hypothesis of this study will be based on "In this city, middle neighborhood in compared whit old and new ones has a higher level of security." According to the stated aim, this is a fundamental research. The research method is exploratory and also case study. In the analysis, three neighborhood of the city of Qazvin was selected and by using the research model based on analytical hierarchy process (AHP), has been evaluated. The results obtained indicate that although three neighborhoods are in moderate to high security level 173 (mean Likert score of ? to ?.? range), neighborhood belonging to the middle tissue earned more points and assessed as the safest neighborhood. After that there are neighborhoods of old and new tissue which confirm the original hypothesis of research. According to the original research model, four criteria for evaluating neighborhoods, has been used. Research findings show that in the criteria of access control, only the neighborhood belonging to the new context (Ghias Abad) is above the average and two other neighborhood, especially the old one (Malik Abad), didn't have good situation. In fact the organic old street city is not enough to answer needs of today's residents, which affect their safety, such as the ability of emergency vehicles (police, ambulance and fire truck). It is well specified within the criteria of access control, because by changing the texture from the old to middle and new, higher rates are gained. Also, based on scores, criteria of natural surveillance, space control and public care, are assessed in average rate in three neighborhood but it is slightly higher in the neighborhood belongs to middle tissues (North Khayyam). Though the differences of scores in neighborhood aren't not too much, we can say, if the old neighborhood of Malik Abad maintained its social coherent structure, surely it could gain best situation in these two criteria, because neighborhood identity and invisible surveillance on neighborhood's spaces were obvious features of neighborhoods in the past. In the end, because of operational research, the most unsafe neighborhood has been planned. In addition to the proposal, strategies and policies to improve the level of safety in the neighborhood is presented particularly in this neighborhood and generally for urban neighborhoods.