عنوان پایان‌نامه

بکارگیری داده های مقاومت ویژه و قطبش القایی در اکتشاف طلای اپی ترمال نیکوئیه قزوین



    دانشجو در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بکارگیری داده های مقاومت ویژه و قطبش القایی در اکتشاف طلای اپی ترمال نیکوئیه قزوین" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 58634;کتابخانه موسسه ژئوفیزیک شماره ثبت: 894
    تاریخ دفاع
    ۲۵ شهریور ۱۳۹۱

    محدوده اکتشافی نیکوئیه از لحاظ تقسیمات کشوری در استان قزوین و شمال?غرب شهرستان تاکستان واقع شده است. شواهد کانی?سازی طلا، مس، سرب و روی در این اندیس معدنی مشاهده می?شود. مطالعات ژئوفیزیک اکتشافی با روش¬های قطبش?القایی و مقاومت ویژه الکتریکی در سطح محدوده نیکوئیه با استفاده از آرایه دوقطبی-دوقطبی در راستای عمود بر روند زون?های سیلیسی کانه?دار به اجرا در آمد. سیستم کانی‌سازی در این محدوده از نوع رگه‌ای پلی‌متال همراه با طلا است. وضعیت تکتونیکی فعال این محدوده یکی از عوامل مؤثر در شکل‌گیری و گسترش این تیپ کانی‌سازی در سطح محدوده بوده است. کانی‌سازی همراه با تزریق محلولهای هیدروترمالی در امتداد درزه‌ها و شکافها توسعه پیدا کرده است. روند اصلی سیستمهای رگه‌ای در این محدوده امتداد شرقی-غربی است. بنابراین منطقی بنظر می‌رسد که قسمت عمده‌ای از آرایه‌های الکترودی دوقطبی- دوقطبی در این محدوده دارای امتداد شمالی- جنوبی باشند. در مجموع 3020 نقطه اندازه¬گیری کمیت¬های RS و IP به عمل آمد. در آرایه?های دوقطبی-دوقطبی اجرا شده در این محدوده فاصله الکترودهای جریان و الکترودهای پتانسیل معادل 20 متر انتخاب گردید (AB=MN=20m). عملیات وارون¬سازی توسط نرم افزار Res2dinv به عمل آمد. نتایج این بررسی?ها نشان می?دهد که موقعیت زونهای بی‌هنجاری IP در بیشتر آرایه‌ها انطباق نسبی خوبی با موقعیت رگه‌های سیلیسی و آلتراسیونهای جانبی آنها نشان می‌دهد. براساس انطباق شواهد سطحی با مقاطع قطبش القایی و مقاومت ویژه الکتریکی باید گفت که زونهای زیرسطحی دارای شارژپذیری متوسط تا بالا و مقاومت ویژه الکتریکی متوسط تا بالا بصورت توأم، بیشترین پتانسیل اکتشافی را از نظر پی‌جویی سولفیدهای فلزی در این محدوده نشان می‌دهند. منحنی پاسخ IP در بیشتر آرایه‌ها دارای شدت متوسط تا ضعیف می‌باشد. این موضوع حکایت از گسترش کم کانی‌سازی سولفیدی در بیشتر قسمتهای رگه‌های سیلیسی این محدوده دارد. این موضوع نشان دهنده تغییرات قابل ملاحظه عیار سولفیدهای فلزی موجود در رگه در قسمتهای جانبی آن دارد. در بخشهای کانی‌سازی شده با افزایش نسبی عمق بر شدت خطوط پربندی زونهای بی‌هنجار افزوده می‌شود که این موضوع حکایت از افزایش نسبی عیار کانی‌سازی سولفیدی با افزایش عمق دارد. در مجموع و براساس تلفیق نتایج زمین‌شناسی سطحی و ژئوفیزیکی در محدوده نیکوئیه باید گفت که انتظار وجود یک سیستم کانی‌سازی پرعیار سولفیدی در این محدوده دور از ذهن است. کانی‌سازی ایجاد شده عموماً بصورت بخشهای کوچک و کم‌عیار بوده و انتظار افزایش قابل توجهی در میزان عیار این بخشهای کوچک، لااقل تا پایان عمق مدلسازی نمی رود.
    Abstract
    Presence of mineralization evidence in the Takestan area, where located in NW of Gazvin Province, has been considered as a main target of this thesis. IP and resistivity methods implemented through Dipole-Dipole array to execute geophysical exploration works. Direction of these arrays chose in perpendicular to the predominant orientation of Silicified mineralization zones. Geological results indicate mineralization of this area is mostly of poly-metal veins accompanied with gold evidence. Tectonically, the process ruling over in this region is the main cause of generation and expansion of the type of the mineralization coverage. This mineralization was extended by hydrothermal injections in parallel with cracks and joints. Overall 3020 measured points of IP and RS were considered in this area. Deduced results obtained from inverse modeling through RES2DINV Software substantiate finding anomalies in IP had good correlation with Silicified veins and lateral alterations. In this area mineralization system is type of vein poly-metal with gold. Active tectonic regime is one of the contributing factors in the formation and development of the mineralization in this area. Throng surface evidences and IP Sections, we could declare underground low-to-high range chargeability together with low-to-high range resistivity could be considered as a prone system to explore mineral sulphides. Additionally low-to-medium IP could employed as reliable criteria to detect low extension of sulphide mineralization in most part of veins. Possibly broad variation of results could feature low grade of mineral sulphides. The parallel increasing of grade with depths is the other reason verifying above-mentioned claim. These results convince us presence of a high grade deep mineralization sulphide is rarely possible and this mineralization is confined in small zones and its growing is not expectable (at least to our investigation depth).