عنوان پایان‌نامه

بررسی تطبیقی اثرات ریسک های اجتماعی بر میزان نشاط اجتماعی زنان شهری و رسوتایی (مورد مطالعه: مناطق شهری و روستایی شهرستان دلیجان، استان مرکزی)




    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 58992;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4540
    تاریخ دفاع
    ۰۸ آذر ۱۳۹۱
    دانشجو
    سمیه حقی
    استاد راهنما
    موسی عنبری

    چکیده این پژوهش به بررسی تطبیقی اثرات ریسک های اجتماعی بر نشاط اجتماعی زنان شهری و روستایی دلیجان می پردازد. بدین منظور با برجسته نمودن ریسک های اجتماعی تلاش شده است تا میزان اثرات آن بر نشاط اجتماعی زنان با واسطه متغیرهایی چون احساس امنیت اجتماعی، عدالت اجتماعی، کیفیت زندگی، رضایت از زندگی، مقبولیت اجتماعی، امید به آینده و احساس محرومیت اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری پژوهش متشکل از زنان 49-15 ساله شهرستان دلیجان و دهستان جوشق بوده که نظرات 700 نفر از آنها با استفاده از تکنیک مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شده است. نشاط اجتماعی زنان از دو بعد اجتماعی و روانی سنجیده شده است که نتایج حاصله از «متوسط» بودن میزان آن در بین زنان شهری و روستایی حکایت دارد. از متغیرهای زمینه ای وضعیت تأهل، سن، تعداد فرزندان با نشاط دارای رابطه بوده اند بدین معنا که زنان متأهل نسبت به زنان مطلقه و بی همسر در اثر فوت و مجردها از میزان نشاط بالاتری برخوردار بوده اند، زنان جوان و نوجوان نسبت به زنان میانسال از نشاط اجتماعی بالاتری داشته¬اند و افزایش تعداد فرزندان منجر به کاهش نشاط اجتماعی زنان شده است. سایر متغیرهای زمینه ای مانند محل سکونت و مساحت منزل مسکونی اثری بر نشاط اجتماعی زنان نداشته است. نتایج تحلیل دو متغیره نشان می دهد که ارتقای پایگاه اقتصادی اجتماعی در افزایش میزان نشاط اجتماعی به خصوص در زنان شهری نسبت به زنان روستایی مؤثر بوده است. طبق اطلاعات حاصله از نمونه های آماری، با عنایت به اینکه خشونت های خانوادگی، طلاق و خودکشی در بین زنان به خصوص روستائیان وجود نداشت بنابراین با فقدان این چنین ریسک های اجتماعی در مناطق مورد بررسی هیچ رابطه معناداری بین این ریسک ها و نشاط اجتماعی زنان یافت نشد. از سوی دیگر به موازات افزایش سن ازدواج در روستاها از میزان نشاط اجتماعی کاسته می شود، گستردگی قدرت زنان در تصمیم گیری های مهم در زندگی اگرچه به آنها حق انتخاب داده است ولی از سوی دیگر نیز به کاهش نشاط اجتماعی آنها منجر شده است. در نهایت به علت پایین بودن تجربه زنان و خانواده هایشان در وقوع حوادث جاده ای، هیچ ارتباط معناداری بین این متغیر و میزان نشاط اجتماعی زنان مشاهده نشد.
    Abstract
    Abstract This study investigated the comparative effects of social risk and social vitality of rural and urban women Delijan. For this purpose have tried to highlight the risk of female-mediated effects on variables such as feelings of social vitality, social security, social justice, quality of life, satisfaction with life, social acceptance, and a sense of hope for the future and social exclusion used place. The study sample consisted of women 15-49 years old Delijan city and Rural district Joshagh that 700 of them have been collected using questionnaire and interview techniques. Social and psychological dimensions of women's social vitality and social - psychological measured the results of the "average" rate among women in rural and urban tale. Background variables of marital status, age, number of children have a relationship with vitality. This means that married women than single women, divorced or never married and died due to higher levels of happiness have been, adolescent and young women in middle-aged women have higher social vitality and social vitality of women has increased the number of children decreases. Other variables such as location and area of residence has no effect on women's social vitality. According to information from the statistical model, with regard to the domestic violence, divorce and suicide among rural women was especially so in the absence of such social risks no significant relationship between risk and social vitality Women were found. Finally, due to the low experience of women and their families in a road accident, no significant relationship between these variables and social vitality of women was not observed. Parallel to the increase in the age of social vitality of rural areas will be reduced, The extent of women's power in making important decisions in life even though they have the right to choose on the other hand, they have led to loss of social vitality.