عنوان پایاننامه
رابطه ی دین و اخلاق از نگاه کانت و فیلسوفان معاصر اسلامی
- رشته تحصیلی
- فلسفه غرب
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 230-;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 56688
- تاریخ دفاع
- ۱۱ مهر ۱۳۹۱
- دانشجو
- محمدحسین شریفی
- استاد راهنما
- حسین غفاری
- چکیده
- پژوهش حاضر به تحقیق و بررسی در مورد رابطه دین و اخلاق از دیدگاه کانت وبرخی از متفکران معاصر مسلمان (علامه طباطبایی) پرداخته است. کانت به دلیل ذاتی وواقعی دانستن ارزش های اخلاقی، امر اخلاقی را تنها در حیطهای عقل عملی ناب ممکن دانسته، و معتقد است اصول رفتار درست بدون مراجعه به دین، در خود انسان قابل کشف است. یعنی انسان ها نه در شناخت وظایف اخلاقی به دین وخدا محتاج است و نه برای یافتن انگیزه به آنها نیاز دارند، بلکه اخلاق به برکت عقل محض عملی، خود بسنده و بی نیازاست. از اینرو، اخلاق را نه مبتنی بر دین که دین را مبتنی بر آن میداند. طباطبایی در نگاه نخست معتقد است که مفاهیم و ارزشهای اخلاقی اعتباری و نسبی است؛ و حال آنکه بین اعتبار ثابت و متغیر تمایز قایل می شود (اخلاق سوبژکتیو). اما درنگاه دیگر آن ها را امور واقعی و نفس الامری و مبتنی بر واقعیت عینی می دانند (اخلاق ابژکتیو). از نظر او دین در تشخیص اعتبار ثابت (اخلاق سوبژکتیو) و همچنین اخلاق (ابژکتیو) نقش تعیین کننده دارد.
- Abstract
- The present study examines the relationship between ethics and religion from Immanuel Kant’s perspective and some other contemporary Muslim thinkers such as Allamah Muhammad Hussein Tabatabai. Given that Kant maintains that moral values are essential and objective, categorical imperatives are, in his view, possible only within the realm of practical reason. He believed that all human behavior is based on maxims, the reason and principles behind a moral action. He was of the view that the principles of correct behavior are discoverable within man himself. That is to say, man does not need religion and God to know his moral duties; he is, on account of practical reason, needless of God to identify moral values. That is why he believes ethics is not based on religion; rather religion is based on ethics. Allamah Tabatabai believes, in the first glance, that moral concepts are mentally-posited and relative whereas he differentiates between changeable and unchangeable considerations (subjective morality). However, from another perspective, he considers those concepts as real, noumenal and based on objective reality (objective morality). According to him, religion plays a determining role in discerning considerations (subjective morality) and distinguishing them from objective morality