عنوان پایان‌نامه

بررسی وجوه اشتراک خوشنویسی و موسیقی ایرانی



    دانشجو در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی وجوه اشتراک خوشنویسی و موسیقی ایرانی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    پژوهش هنر
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 59107
    تاریخ دفاع
    ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
    دانشجو
    زهرا فرهنگی
    استاد راهنما
    سیدحسام الدین سراج

    پژوهش حاضر با عنوان بررسی وجوه اشتراک خوشنویسی و موسیقی ایرانی، سعی در بیان پیوستگی‌های این دو هنر دارد. این رساله در پنج فصل تدوین شده است. در ابتدای فصل اول و دوم، تاریخچه‌ای از این دو هنر آورده شده؛ زیرا مقایسه و سنجش آنها بدون نگاه به سیرِ تاریخی ممکن نیست. در ادامه، مبحثِ ریتم، نوانس که در هر دو وجود دارد، توضیح داده شده تا در فصل چهارم به مقایسه آنها پرداخته شود. در فصل سوم، وجوه اشتراکِ باطنی، مانند سیستم آموزشِ شفاهی(آموزش سینه به سینه)، نظام استاد-شاگردی، ویژگی‌های اخلاقی مشترک، مشق، تمرین و تکرار در خوشنویسی و موسیقیِ ایرانی بیان شده است. فصل چهارم که به بررسی وجوه اشتراکِ ظاهری با توضیح مفاهیمِ بنیادی می‌پردازد؛ شامل زیر مجموعه‌های تجرید، نقشِ شعر، ترکیب، تناسب، تضاد، روند ملودیک نغمات و سیرِ صعودی و نزولی حروف در خوشنویسی، مقایسه ریتم، نوانس، کشیده و کشش می‌باشد. لازم به ذکر است نمونه‌های این رساله از خطوط نستعلیق و ردیف موسیقی ایرانی انتخاب شده است. زیرا همان‌طورکه در فصل پنج نشان داده شده، خط نستعلیق به موسیقی دستگاهیِ ایران شباهت دارد. در این فصل خط نستعلیق به موسیقی ترجمه شده است. نتیجه بررسیِ نگارنده نشان می‌دهد با وجود تفاوت در شیوه بیانِ خوشنویسی(هنر دیداری) و موسیقی(هنر شنیداری) و با توجه به محورهای مورد مطالعه در این رساله، اشتراکات بسیاری بین آنها وجود دارد. زیرا خوشنویسی دارای موسیقیِ درونی است. واژگان کلیدی: خوشنویسی، موسیقی ایرانی، خط نستعلیق، موسیقی دستگاهی ایران، نظام آموزشِ شفاهی، مفاهیمِ بنیادی.
    Abstract
    The present thesis is assumed to consider the common points of Iranian music and calligraphy in order to represent the affinities of these two arts. This thesis is compiled in five chapters. In the beginning of chapter one and chapter two, a brief history of these two arts are provided; mainly because, comparison and analysis of the two regardless of their historical process are not feasible. Later on, rhythm and nuance that are present in both are elucidated in order to be compared in chapter four. In chapter three the internal common points such as the oral educational system (from one generation to the next), master –disciple principles, the common moral points, practice and homework in Iranian music and calligraphy are explained. Chapter four analyzes the similar outer points considering the major principles which include sub categories such as abstraction, poem’s role, syntax, symmetry, and contrast, melodic process of tune, ascending and descending of letters in calligraphy, rhythm’s comparison, nuance, length and duration. It should be remarked that the instances of this thesis are selected from Nastea’liq’s lines and Iranian music Radif. As it is displayed in chapter five, Nastea’liq has proximity to Iranian musical system. In this chapter Nastea’liq’s calligraphy is translated to music. As a result, the compiler’s analysis shows that in spite of difference in their media, calligraphy (visual art) and music (an oral art) and regarding the matters discussed in this thesis , these two have shared many affinities because calligraphy has an internal music. Key Words: calligraphy, Iranian music, Nastea’liq, Dastgah of Iranian music, oral educational system, fundamental concepts