عنوان پایان‌نامه

اولویت سیاست خارجی ایالات متحده از انزوا گرایی تا بین الملل گرایی تهاجمی



    دانشجو در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "اولویت سیاست خارجی ایالات متحده از انزوا گرایی تا بین الملل گرایی تهاجمی" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4042;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73575;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4042;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73575
    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۳۹۱
    استاد راهنما
    سیدداود آقائی

    این نوشتار به بررسی ریشه های فکری سیاست خارجی امریکا در قالب دو مفهوم انزواگرایی و بین الملل گرایی می پردازد. به دلیل نقش برتر ایالات متحده امریکا در جهان و مداخله آن در مناطق مختلف جهان ، بررسی سیاست خارجی امریکا اهمیت بالایی داشته و در عین حال کار سخت و پیچیده می باشد. در سیاست خارجی آمریکا از همان ابتدا دو گرایش کلی وجود داشته است : انزوا گرایی و بین‌الملل گرایی. در شروع تاریخ دیپلماسی آمریکا، گرایش انزوا گرایی ، گرایش عمده و غالب بود که نمود بارز آن دکترین مونروئه است. با این دکترین آمریکا در لاک خود فرورفت. به عبارت دیگر در این دکترین، امریکا برای امریکاییان اندیشیده شده بود.دکترین مونروئه ضمن تأکید بر خروج استعمارگران اروپایی از نیمکره غربی ، حمایت خود را از کشورهای قاره آمریکا برای کسب استقلال در مقابل استعمارگران ابراز کرد. با گذشت زمان و با تغییر در الگوی قدرت در نظام بین‌الملل و با دگرگونی در ظرفیت داخلی ، ایالات متحده به سیاست بین‌الملل گرایی روی آورد و بدین ترتیب بعد از جنگ جهانی دوم بین‌الملل گرایی به گرایش عمده و غالب در سیاست خارجی امریکا تبدیل شد. بعد از جنگ جهانی دوم ، آمریکا در چهارچوب سیاست بین الملل گرایی حداکثری ، استراتژی های مهمی از قبیل سدنفوذ ، نظم نوین جهانی ، بین الملل گرایی یک جانبه و بین الملل گرایی لیبرال چندجانبه اتخاذ نمود و در نقش قدرت بزرگ به سیاست تهدید ، نفوذ و مداخله در نظام بین الملل و نظم های منطقه ای روی آورد.
    Abstract
    This paper examines the intellectual roots of American foreign policy in terms of two concepts of isolationism and internationalism. Because of dominant role in the world and its involvement in various regions of world, American foreign policy is important and at the same time is different and complex. From the first time, there have been two general trends at the American foreign policy: isolationism and internationalism. Isolationism was main and dominant trend at the beginning of American diplomatic history. So the clear appearance that is Monroe doctrine. By this doctrine, United States of America sank in their shells. In other words, by this doctrine, America was thought for the Americans. In addition to emphasize on departure of European colonialists from the western hemisphere, Monroe doctrine supported countries of America continent for gaining independence against the colonialists. But over the time and changing power structure in the international system, changing in domestic capacity, trend of American foreign policy transformed to internationalism and thus after World War II, internationalism became main and dominant trend in American foreign policy. After world war II, within the framework of extreme Internationalism Policy, united states of America engaged important strategies such as containment , new world order , unilateral internationalism , and multilateral liberal internationalism, and by the role of great power, engaged threat , influence and intervention policy in the international system and regional orders. Key words: foreign policy, America, isolationism, internationalism, aggressive interventionism, imperialism, multilateralism