عنوان پایان‌نامه

ارزیابی پیامد¬های خط¬مشی¬های معطوف به تأمین امنیت و جبران خسارت شهروندان مورد مطالعه: آتش¬سوزی مدارس ابتدایی در روستای سفیلان در استان چهار محال و بختیاری و روستای درودزن استان فارس




    رشته تحصیلی
    مدیریت امور شهری
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 55310
    تاریخ دفاع
    ۲۱ شهریور ۱۳۹۱

    یکی از دغدغه های اساسی در هرجامعه، تامین ایمنی شهروندان آن جامعه است. تامین ایمنی شهروندان جزو حقوق اساسی آنان است. در این زمینه، ایمنی دانش آموزان به مثابه یکی از آسیب پذیر ترین اقشار، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و حتی این دغدغه در قبال دانش آموزان اهمیت بیشتری می یابد. یکی از حوادثی که همواره ایمنی مدارس کشور را تهدید می کند و به ویژه در دهه اخیر رشد شتابانی داشته است، وقوع آتش سوزی به علل گوناگون است. در این میان، حوادث آتش سوزی در مدارس ابتدایی روستای سفیلان استان چهارمحال و بختیاری در سال 1383 و مدرسه ابتدایی روستای درودزن استان فارس در سال 1385 باعث فوت دلخراش چندین دانش آموز، یک معلم و نیز از دست رفتن زیبایی و سلامتی چندین دانش آموز دیگر شدند. با توجه به حساسیت موضوع و به منظور جلوگیری از تکرار چنین حوادثی، علل نارسایی های خط مشی های معطوف به ایمنی دانش آموزان در این دو حادثه و همچنین علل نارسایی های جبران خسارت زیان دیدگان این حوادث مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق از روش نظریه مبنایی و روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. یافته های به دست آمده، علل نارسایی های خط مشی های معطوف به تامین ایمنی شهروندان در حوادث مورد بررسی را در شش طبقه و شامل نارسایی های مربوط به هدف گذاری، تهیه و تدوین خط مشیها؛ نارساییهای موجود در اجرای خط مشیها؛ نارسایی های موجود در سازوکار های نظارتی و ارزیابی؛ نارسایی های مربوط به گروه های هدف (شهروندان)؛ نارسایی های موجود در فراگرد جبران خسارت شهروندان زیان دیده و نارساییهای موجود در نظام اداری وبوروکراسی سازمان های متولی تامین ایمنی شهروندان نشان داد. علل نارسایی در اثربخشی جبران خسارت و دلجویی از زیان دیدگان این حوادث نیز به عنوان طبقه ای از علل نارسایی خط مشی های معطوف به ایمنی شهروندان در سه مقوله غیرقابل جبران بودن خسارت ها، نارسایی موجود در نحوه جبران خسارت و دلجویی، و نحوه برخورد عاملین خسارت سازماندهی شدند.
    Abstract
    Today, about 18 million students (about 1/4 of peoples in the country) are studying in about 100,000 schools in Iran. In this regard, safety policies have an important and effective role in shaping the students safety. Policy interventions in the field of students’ safety are particularly valuable, because they can create an environment or structures in which the students live safer. On 13 January, 2005, the school safety issue in Iran took on greater importance than ever before. At Safilan primary School in the small village with the same name, Lordegan city, Chaharmahal and Bakhtiary province, Iran, school caught fire and burned because of Non-standard oil heater in the class. The disaster occurred at 9:33 a.m. and killed 13 students and their teacher. On 5 December 2007, at Doroodzan Primary School in the small village with the same name, Marvdasht City, Fars Province, Iran, school caught fire and with tha similar causes with Safilan incident. The disaster burned eight students and the students lost their beauty and health. These tragic incidents forced us to look precisely at where this school incident occurred and what the government would do to prevent future tragedies likewise. Failure or Problem research applied in this research based on lessons learned from failure causes of citizens’ safety policies and remuneration of damaged citizen in Safilan and Doroodzan fire school incidences in order to prevent from similar failures in safety policies and incidences. In this research, with the intent of identifying failure factors of student’s safety policies and remuneration of damaged citizens in the case of Safilan and Doroodzan school fire, a qualitative research paradigm was selected to collect data and analyse it. At first, as a qualitative method, the grounded theory and snowball sampling were selected to explicate the experiences of students, families, people and public officials and policy making teachers of University of Tehran who were knowledgeable