عنوان پایان‌نامه

تاریخ اجتماعی عصر صفوی بر اساس متون داستانی و نقالی تاریخی (۱۳۰۸-۹۰۷)



    دانشجو در تاریخ ۰۴ شهریور ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تاریخ اجتماعی عصر صفوی بر اساس متون داستانی و نقالی تاریخی (۱۳۰۸-۹۰۷)" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    تاریخ ایران اسلامی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 66299
    تاریخ دفاع
    ۰۴ شهریور ۱۳۹۱

    پژوهش حاضر به بررسی تاریخ اجتماعی ایران عصر صفوی و حوزه‌های مختلف آن که در داستان‌های تاریخی و متون نقّالی بازتاب یافته‌اند، می‌پردازد. در این راستا، به قیاس میان روایت تاریخی و داستان، شباهت‌ها، تفاوت‌ها و کارکردهای متفاوت آنان نظر دارد. از‌این‌رو، با استفاده از شیوه‌های تحلیل متن ساختاری تلاش گردیده تا هر متنی به‌طور جداگانه بررسی شود و سپس مضامین مشترک آنان که بازخوردهایی از اوضاع اجتماعی آن عصر است، استخراج گردد. داستان‌های این عصر به‌دلیل ویژگی‌های خاص دولت صفوی از نظر عقیدتی و مذهبی، و موقعیت سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی آن، از حیث داده‌های ایدئولوژیک بسیار آکنده‌اند و این فراوانی بازتاب اندیشه‌ای و رابط? ساختارهای کلان اجتماعی با افراد جامعه با سیاست‌های کلی دولت صفوی از یک طرف، و آمال و آرزوهای مردم که فرصت تحقّق نمی‌یابند از طرف دیگر، بی‌ارتباط نیست. بررسی حاضر، هرچند شتابزده و در آغاز راه، مدّعای ما را اثبات می‌کند و به نقش فعّال دولت صفوی و سیاست‌های مذهبی و اندیشه‌ای آن در شکل‌گیری فضای ادبی، به‌ویژه داستان، در راستای مشروعیت‌سازی دینی و سیاسی صحّه می‌گذارد. کلمات کلیدی:روایت، داستان تاریخی، تاریخ اجتماعی، صفویه، مشروعیت‌سازی.
    Abstract
    This Research studies Safavid social history and its multiple divisions through historical stories and storytelling. In this regard, compares between historical narrative and story, their resemblances and differences, and their functions. Accordingly, each text have been studied with structuralist methods and then there common themes and safavid social issues have been derived. Safavid stories due to the special ideological features, and regional and international circumstances is full of ideological facts. This abundance is relevant with Safavid policies and people’s ambitions which are not fulfilled. This study, however hastily, proves its hypothesis and endorses the role of safavid government and its ideological and ontological policies in formation of literary sphere, specially stories in regard of political and religious legitimation.