مقایسه اسم اصوات /نام آوا درزبانهای روسی وفارسی
- رشته تحصیلی
- آموزش زبان روسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 1577/2;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 54249
- تاریخ دفاع
- ۲۷ تیر ۱۳۹۱
- دانشجو
- سیدحسین حسینی نسب
- استاد راهنما
- امیر حسینی
- چکیده
- زبان بعنوان مهمترین وسیله ارتباطی که از طریق آن اعضای یک جامعه(انسانی) با هم در ارتباطند و حتی بدون آن ممکن بود اصلاهرگز اجتماع تشکیل نشود، یک پدیده چند وجهی است. ازآنجائی که درمبحث زبانشناسی ‘ در فرآیند رشد زبان تعاریف, طبقه بندیها و سطوح مختلفی شکل گرفته است, شناخت این تعاریف برای بیان اهدافمان امری ضروری است. کار تحقیقی حاضر به موضوع « مقایسه اصوات/نام آوا در زبانهای روسی و فارسی » می پردازد و از مقدمه, سه فصل, نتیجه گیری, فهرست منابع و مراجع و نیز ضمیمه تشکیل شده است. در فصل اول اطلاعاتی کلی راجع به زبا ن و موضوع تحقیق ارائه میشود, و در فصل دوم به بررسی موضوع اصوات در زبان روسی و بالاخره در فصل سوم به بررسی موضوع اصوات در زبان فارسی پرداخته می شود. ویژگی خاص اصوات در زبانها این است که در آنها « تمام معنی کلمه در صوت/آوای آن خلاصه می شود» به عبارت دیگر شکل صوتی یا لفظی کلمه مستند و دلیلی است برای معنای لغوی آن, که این ویژگی تنها خاص اصوات/نام آواها است. اصواتی که مورد پذیرش عمومی قرار گرفته اند, از نظر تعداد واج ها نیز ثابت هستند. برای روس زبانها معانی این اصوات نیز حتی خارج از متن روشن و مفهوم است. در زبان کودکان اصوات (البته نه همه آنها) ممکن است به عنوان اسم آن حیوان یا شیئ که تولید کننده آن صوت هستند بکار روند که این خود یک ویژگی ثانوی برای اصوات است. کاربرد رایج دیگر اصوات , استفاده از آنها در آثار هنری خصوصا شعر است. از نظر دستوری اصوات به اسامی ندا نزدیک هستند با این تفاوت که نسبت به کلمات ندایی تاثیر وابستگی آهنگی در آنها کمتر است و نیازی به همراه شدن با علائم ژستی و یا حرکات دست یا اعضائ بدن برای بیان مقصود ندارند.اساسااصوات از نظر دستوری مستقل از سایر کلمات نبوده و می توانند جایگزین یا تبدیل شوند و نقش های نهاد, متمم و بخصوص مسند(خبر یا گزاره) بگیرند. تئوری اصوات یکی از تئوریهایی است که در مورد منشائ زبانها ارائه شده اند و بر اساس آن گفته می شود زبان بدنبال تقلید و تاسی جستن انسان در تقلید از علائم صوتی (و غیر صوتی) بوجود آمده است. نقطه قوت این نظریه در همان اعتراف به وجود یک ارتباط اولیه میان صوت و معنا در کلمات, و نیز در اقرار به طبیعی بودن این ارتباط است. مخالفین این تئوری که شاید هم به حق انتقاد درستی را مطرح می کنند, ضعف آن را در درنظر نگرفتن شرایط اجتماعی خلق زبانها می دانند. در زبان فارسی همانند زبان روسی , اصوات بخش کوچکی از زبان را تشکیل می دهد و اهمیت آن در انتقال مستقیم معانی مورد نظر لغات و انتقال مستقیم احساسات می باشد و دقیقا بخاطر همین ویژگی این کلمات (اصوات) است که در زبان محاوره, در شعر و در بیان عواطف بیشتر بکار گرفته می شود. بدین ترتیب , اصوات نه تنها وارد سیستم زبانی می شوند بلکه بخش فعالی از آن را تشکیل می دهند که , باعث غنای منابع واژه سازی, زمینه های فرازولوژیک(اصطلاحات) و توانایی بیان احساسات در زبان می شوند. هدف از این تحقیق آشکارسازی و مقایسه برخی ویژگیهای آواشناسی, واژه شناسی و واژه سازی این نوع از کلمات در زبانهای روسی و فارسی است. بعنوان نتیجه تحقیق ما، که حاصل بررسی چندین لغت نامه و بکارگیری مثالهایی از چندین زبان است معلوم شد که، علیرغم تمایزات متعدد لفظی اصوات در زبانهای مختلف از جمله در زبان روسی و فارسی، این نوع از کلمات از نظر ریتم میتوانند با هم انطباق داشته باشند. بعبارت دیگر شباهت بین زبانی این کلمات در انطباق کامل یا جزئی آنها در ریتم (یا وزن) آنهاست. حاصل این تحقیق و مشاهده چنین روابطی میتواند بهانه یا فرصتی باشد برای زبانشناسان و دانشمندانی که در پی یافتن یک زبان واحد جهانی هستند .
- Abstract
- چکیده به روسی دارد