عنوان پایان‌نامه

استدلال جنگ دریایی فردا و مساله امکان استقبالی



    دانشجو در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "استدلال جنگ دریایی فردا و مساله امکان استقبالی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 1735;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 56243
    تاریخ دفاع
    ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
    دانشجو
    پیمان جباری
    استاد راهنما
    مهدی قوام صفری

    ارسطو در فصل نهم رساله درباره‌عبارت، که از جمله فصل‌هایی از این رساله است که درباره جفت‌های متناقض بحث می‌کند، استدلالی را بر تقدیرباوری (منطقی) طرح و رد می‌کند. چنان‌که در دیگر آثار ارسطو شاهدیم، ارسطو جبر و تقدیرباوری را نمی‌پذیرد، و به امور اتفاقی و آزادی انتخاب انسان قائل است. از این رو، او به ردّ یکی از مقدمات استدلال، یا مرحله‌ای از مراحل استنتاج می‌پردازد. در رساله حاضر، پس از بیان مقدماتی درباره چهارچوب استدلال‌های تقدیرباورانه و جایگاه این فصل در میان آثار ارسطو، تلاش شده است با تفسیر متن این فصل نشان داده شود که (1) مقدمه آغازین ارسطو در استدلالی که ارائه می‌کند اصل دوارزشی (bivalence) است، و قانون جفت‌های متناقض به عنوان لازمه این اصل و قوانین مربوط به صدق مطرح شده است، (2) ارسطو تنها یک روایت (و نه دو روایت) از استدلال تقدیرباورانه ارائه می کند، و (3) پاسخ ارسطو به استدلال، به تبع اعتقاد او به عدم فعلیت آینده، محدود ساختن اصل دوارزشی بودن قضایا در تعیّن صدق آن‌ها است. در واقع چنین قضایایی تخصّصاً از شمول این اصل، و در پی آن از دایره شمول قانون زوج‌های متناقض، بیرون‌اند. واژگان کلیدی:استدلال جنگ دریایی، امکان استقبالی، درباره عبارت، ارسطو، تقدیرباوری، اصل دوارزشی، جفت‌های متناقض، ضرورت فعلی
    Abstract
    In chapter 9 of De Interpretatione, which is one of the chapters he disscusses contradictory pairs in, Aristotle introduces an argument in favor of (logical) fatalism, and tries to reject it. Aristotle, as we observe in his other works, does not accept either determinism or fatalism, and believes in the existence of matters of chance and human free choice. Hence, he rejects either one of the premises of the argument or one step in the course of argument. In this treatise, after setting the framework for fatalistic arguments and Aristotle’s place among them, and after an interpretation of the text, I tried to show that (1) Aristotle’s first premise in his fatalistic argument is Principle of Bivalence, and that that of Contradictory Pairs just comes forth as an implication of this principle and some of the laws derived from his theory of truth, (2) Aristotle presents just one account, and not two accounts, of fatalistic argument, and (3) his response to the argument, after his belief in unreality of the future, is restricting Principle of Bivalence with respect to future contingents, because of the indeterminacy of these propositions. Indeed, such propositions were out of the realm of this principle from beginning. Keywords: The sea battle argument, future contingents, De Interpretatione, Aristotle, fatalism, principle of bivalence, contradictory pairs, necessity per accidens