عنوان پایان‌نامه

مبانی شاد کامی در حقوق طبیعی



    دانشجو در تاریخ ۰۹ خرداد ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مبانی شاد کامی در حقوق طبیعی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق بشر
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3041;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 53241
    تاریخ دفاع
    ۰۹ خرداد ۱۳۹۱
    استاد راهنما
    محمدجواد جاوید

    گفتن این‏که هرکس به‏طور از حق شادکامی برخوردار است خیلی ساده است. اما این حرف به این معنا است که ما باور داریم، دولت می‏تواند شادکامی شهروندان را فراهم کند، لذا عدالت حکم می‏کند که همه‏ی افراد شاد باشند و درغیر این‏صورت ما با وضعیت نقض حقوق بشر مواجه هستیم. ازسویی دیگر، واضح است که شادی را نمی‏شود تضمین کرد، بنابراین سخن از حق شادکامی ادعایی بیهوده به‏نظر می‏رسد. لیکن از ظاهرِ دعوا که بگذریم می‏توان دستِ‏کم با به‏خرج دادنِ کمی خوش‏بینی از حقِ جستجوی شادکامی سخن گفت. از این منظر، ممکن است که افرادی به دلیل ترکیب شیمیایی مغزشان در موارد افسردگی حاد هرگز نتوانند به شادی دست پیدا کنند اما اگر همین افراد به جستجوی شادکامی برخاستند نمی‏توان به‏هر بهانه‏ای مانعی بر سر راه ایشان تراشید. مسئله‏یِ دیگر این است که آیا ما می‏توانیم شادی خود را همان‏طور که میزان کلسترل یا قند خون خود را می‏سنجیم، اندازه بگیریم. بسیاری از مردم شادکامی را چیزی می‏دانند که قابل اندازه‏گیری نیست. آن‏ها معتقدند که شادی بسیار انتزاعی، ذهنی و غامض‏تر از آن است که بشود برای آن تعیین کمیت کرد. روش‏هایی‏هم که برای اندازه‏گیری شادکامی پیشنهاد شده‏اند؛ برخی به‏شکل‏ فریبنده‏ای ساده و برخی دیگر تا بی‏نهایت پیچیده هستند. مشکل دیگر روش‏هایی است که مردم از آن طریق به شادی دست می‏یابند. بعضی از مردم معتادانِ واقعی آدرنالین هستند. آنها اگر دستشان برسد خود را با طناب از ارتفاع پرتاب می‏کنند، با دوچرخه از کوه‏ فرود می‏آیند، عده‏ای دیگر برای شادی، مواد مصرف می‏کنند. قرارهای گروهی برای آب‏بازی یا فانوس هوا کردن راه دیگری برای شادی کردن است. برخی ممکن است همین حالت را با مطالعه‏ی یک کتاب خوب، پدید آوردن یک اثر هنری کسب کنند. تعریف روشن ما از شادی قابل ابتیاع آن‏چنان که حدود مسئولیت دولت را روشن کند می‏تواند به مشخص شدن مرزها میان شادی‏ها کمک کند. درهرحال معتقدیم که با استناد به رواج برخی روش‏ها (مثل مصرف مواد)، نمی‏توان ارزش‏ها (مثل شادکامی) را از سکه انداخت و یا مخدوش جلوه داد. در این رساله تلاش من این است که با طرح حق شادی این موضوع را در معرض گفت‏وگو قرار دهم تا با برانگیخته شدن انتقادها این موضوع جایی را در میان مباحثات حقوقی برای خود باز کند و ادبیاتی هرچند اندک بَر محورِ آن تولید شود.
    Abstract
    Happiness is widely recognized to be important to both nations and individuals. Is there really a right to the pursuit of happiness? You could say that we all have a right to be happy. That, then, raises the question: If we want to be happy, is it sufficient simply to want to be happy in order to become happy, or do we have to do something to earn this happiness? If we have to earn it by our actions, do we earn it by the results of our actions, or do we earn it by our motivation? However in this thesis we are focus on legal issues that arises here. Fore example if government has a duty to prepare individual’s happiness. In this research we are trying to say that the government should step aside and allow you to pursuit that happiness as long as it is not infringing on others happiness. Since the earliest days of philosophy, thinkers have debated the meaning of the term happiness and the nature of the good life. But it is only in recent years that the study of happiness—or “hedonics”—has developed into a formal field of inquiry, cutting across a broad range of disciplines and offering insights into a variety of crucial questions of law and public policy. Law and Happiness brings together the best and most influential thinkers in the field to explore the question of what makes up happiness— and what factors can be demonstrated to increase or decrease it.