عنوان پایاننامه
نقش توسعه همکاری اقتصادی میان کشورهای عضو سازمان همکاری
- رشته تحصیلی
- مطالعات منطقه ای- مطالعات خاورمیانه وشمال آفریقا
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3068;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 53168
- تاریخ دفاع
- ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱
- دانشجو
- محمدصالح حاجی حسینی
- استاد راهنما
- احمد دوست محمدی
- چکیده
- در دنیای کنونی هر کشوری برای اینکه بتواند منافع ملی خود را به بهترین شیوه تامین کند، چارهای جز همکاری با کشورهای دیگر ندارد. از سالها پیش کشورهای مختلف قراردادها و تعهدهای مختلفی را در راستای همکاری در زمینههای گوناگون بین خود رد و بدل کردهاند که بارزترین جنبه عینی این نوع همکاریها، سازمانها، نهادها و اتحادیههای موجود بین کشورها بوده است. همچنین در سالهای اخیر پدیده رو به رشد جهانیشدن اقتصاد، جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها را تحت تاثیر قرار داده است. به گونهای که منجر به تغییرات عمده در نظامهای اجتماعی و اقتصادی جوامع شده است. با توجه به موارد مطرح شده در بالا مسلمانان نیز باید با تلاشی مضاعف اختلافات خود را بر اساس الگویی مشخص کنار گذاشته و راهبرد همبستگی و همکاری را در پیش بگیرند. تلاشهایی که در گذشته برای اتحاد کشورهای اسلامی در قالب سازمان همکاری اسلامی صورت گرفته، با توجه به شرایط جدیدی که جهان اسلام با آن روبروست و مشکلاتی که این سازمان با آن دست و پنجه نرم میکند، کافی به نظر نمیرسد. پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از: توسعه همکاری اقتصادی کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی چه تاثیری در کارایی این سازمان داشته است؟ فرضیه پژوهشی مورد آزمون قرار گرفته بیان میکند که همکاری اقتصادی بر کارایی سازمان تاثیر دارد اما روابط تجاری شکل گرفته در چارچوب سازمان همکاری اسلامی، تاثیر معناداری را بر کارایی سازمان نشان نمیدهد. نتیجه کلی این پژوهش، این است که جهان اسلام برای زدودن موانع همکاری که در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را نشان داده، باید رو به همکاری اقتصادی بیاورد زیرا این گونه همکاری در مقایسه با انواع دیگر همکاری از حساسیت کمتری برخوردار است و در صورت تداوم همکاری اقتصادی، منجر به همکاری در دیگر زمینهها خواهد شد.
- Abstract
- In today's world, every single country has no other option but to cooperate with other countries in order to be able to best serve its national interests. It has been many years since different countries started to exchange various treaties and pledges as their path to collaboration in diverse range of fields and most distinct aspects of which are the existing organizations, institutions and unities created between countries. Moreover, in recent years the growing phenomenon of globalized economy has affected the political, social and cultural aspects of countries in a way that it has lead to transformations in social and economic structures of societies. With regard to the case above mentioned, Muslims need to expand their effort to settle their disagreements according to a set pattern and adopt the approach of unification and cooperation. All the pass attempts to bring the Islamic countries together in the organization of Islamic cooperation seems insufficient given the new circumstances which the word of Islam is facing and the problem that is organization is dealing with. The major question of this study is how the development of economic cooperation among the members countries of the organization of Islamic countries has affected the efficiency of it. The tested hypothesis states that economic cooperation influences the efficiency of organization. However, the business communications established within the organization of Islamic countries do not have a meaningful effect on its efficiency. The general conclusion drawn from this study is that to remove the barriers to collaboration on political, social and cultural scales, the world of Islam should turn towards economic cooperation as this type of cooperation compared to other types is of less sensitivity. Furthermore, economic cooperation can lead to cooperation in other fields if it continues.