تولد خدمت نظام وظیفه عمومی در ایران بر اساس مذاکرات مجلس . روحانیت و مقالات نشریه قشون _ محمد بیکران بهشت
- رشته تحصیلی
- جامعه شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 52690;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4374
- تاریخ دفاع
- ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
- دانشجو
- محمد بیکران بهشت
- چکیده
- تنها دو دهه لازم بود تا انقلاب مشروطه که بر مبنای آرمان آزادی و برابری شکل گرفته بود، به ضد خود بدل شود. خدمت نظام وظیفه به عنوان یکی از مرکزیترین نهادهای دورهی پس از قاجار، با اینکه کمی پیش از آغاز سلطنت پهلوی و در مجلس پنجم متولد شد، در واقع در درون گفتاری حیات مییافت که در جریان انقلاب مشروطه و پس از آن به تدریج در حال شکلگیری بود و در خود حاوی معانی خاصی از مفاهیم قانون، برابری و آزادی بود. در چارچوب این گفتار، قانون بیش از آنکه مشارکت سیاسی را «حق» مردم در تعیین سرنوشت خود بداند، آن را «تکلیف» مردم در برابر خود میدانست. خدمت نظام وظیفه تجلی این مفهوم از قانون بود که در قالب آن فرد با انجام «وظیفه»ی خود در قبال «ملت» میتوانست به حقوق شهروندی دست یابد، حقوقی که همهی شهروندان در آن برابر بودند. این برابری باید عملا در میان افراد جامعه تجربه میشد. خدمت نظام وظیفه شرایطی به وجود میآورد که نیمی از افراد از اقشار و طبقات مختلف در سربازخانه تحت یک دستگاه انضباطی زندگی مشابهی را تجربه کنند، البته نیمهی دیگر، یعنی زنان از چنین تجربهای محروم بودند. این قانون برای حفظ فاصلهی خود با زورگویی سابق مردم را نه بر مبنای زور، بلکه بر مبنای ارادهی آزاد آنها و خواستشان برای دفاع از ملت به لباس سربازی درمیآورد. مفهوم دولت-ملت از دل چنین مناسباتی بیرون میآید. اما از آنجا که چنین خواستی و چنین مفهومی از دولت-ملت در ذهن افراد به طور پیشینی وجود نداشت، ایجاد آن بر عهدهی صاحبمنصب قرار گرفت. سربازخانه محیطی بود که در آن امکان تربیت اخلاقی و بدنی شهروندان فراهم میشد، محیطی که همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
- Abstract
- Two decades were enough for the Constitutional Revolution, which was based on the ideals of freedom and equality, to turn against itself. Although Military service, as one of the most central institutions in the post-Qajar period , originated in the fifth parliament before the commencement of Pahlavi monarchy, but it emerged within the discourse that was gradually being shaped during the Constitutional Revolution and contained in itself specific significations of law, equality and freedom. Within this discourse and according to the law, political participation was considered more as the “duty” of people towards law rather than their “right” to define their own destiny. Military service was the manifestation of this concept of law in which the individual could achieve citizen rights by doing his “duty” towards the “nation”, the rights that all citizens were equal in. This equality ought to be practically experienced by all the individuals of the society. The military service brought about conditions under which half of the individuals of various strata and classes experienced a similar life in barrack under a disciplinary system and of course women, the other half, were deprived of such experience. In order to refrain from the past coercive measure , this law conscripted people not by force, but based on their free will and their wish to defend the nation. The concept of nation-state comes out of such relations. But since such a wish and such a conception of nation-state didn’t exist in the minds of individuals beforehand, the authority became responsible to create it. The barrack was a place in which the ethical and physical education of citizens became possible, the place that still continues to exist.