عنوان پایان‌نامه

کسب سرمایه انسانی در نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله شهری ایران وتاثیر پذیری آن از محیط خانواده ( اشتغال مادران . والدین . تعداد فرزندان ) _ محمد ترکاشوند مراد آبادی




    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4400;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 54110
    تاریخ دفاع
    ۱۹ شهریور ۱۳۹۱

    با استفاده از داده‌های پیمایش گذران وقتِ انجام‌شده در سال‌های 1387 و 1388 بر روی خانوارهای شهری ایران، به بررسی مقدار زمانی که نوجوانان به فعالیّت‌هایی که مفروض بود با کسب سرمایه‌یِ‌انسانی رابطه دارند، و اینکه چگونه این زمان متأثر از ویژگی‌های خانوادگی آنها می‌شود، پرداخته شد. ویژگی‌های مورد بررسی شامل؛ اشتغال و سواد مادر، طلاق والدین و تعداد فرزندان موجود در خانواده بودند. با بررسی داده‌ها نتایج زیر به دست آمد: فرزندانِ مادرانِ شاغل، مدّت زمان بیشتری را به کسب سرمایه‌یِ‌انسانی می‌پردازند. این نتایج منطبق با مطالعات پیشین بود، در بیشتر این مطالعات نظر بر این بود که درآمد حاصله از کار مادر منبع خوبی برای سرمایه‌گذاری در سرمایه‌یِ‌انسانی فرزندان است. ولی آیا می‌توان این نتیجه را محدود به أثر درآمد و تئوری‌های اقتصادی کرد؟ در بررسی بیشتر نتایج، نشان داده شد که اکثر مادران شاغل باسواد هم هستند. أثر اشتغال مادر ترکیبی از تئوری‌های اجتماعی و اقتصادی است، اشتغال و سواد مادر در تعامل با همدیگر بر سرمایه‌یِ‌انسانی فرزند أثر می گذارند. در رابطه با زندگی در خانواده‌هایِ حاصلِ طلاق نکته‌ای که در بررسی اولیه بدست‌آمد این بود که فقط طلاق والدین نیست که أثر منفی را بر زندگی فرزندان دارد، بلکه فوت یکی از والدین نیز أثری مشابه با آن دارد، که می‌توان از هر دوی آنها تحت عنوان تک‌والدینی نام برد. همانگونه که انتظار بود، فرزندان خانواده‌های تک‌والد میزان بیشتری از ترک تحصیل را تجربه می‌کنند. کسب سرمایه‌یِ‌انسانی نیز به طور معناداری در این فرزندان از کسانی که در خانواده دووالدینی زندگی می‌کنند، کمتر است. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان‌داد که أثر تک‌والدینی به دلیل اینکه در سنین بالاتر، فرزندان أثرپذیری کم‌تری از خانواده دارند در سطح پایینی قرار دارد. ولی این أثر کاملاً معنادار است و نشان از این است که حتی در این سن نیز باز محیط خانواده می‌تواند در کسب سرمایه‌یِ‌انسانی فرزندان مؤثر باشد. نتایج همچنین نشان از این است که با کنترل متغیرهایی چون فعالیت والدین در خانه و نقش نظارتی و کنترلی آنها بر امور خانه، أثر تک‌والدینی کاملاً از بین می‌رود و لذا باید گفت که تک‌والدینی از طریق، کاهش ارتباط والدین و فرزند، کاهش فرصت سرپرست خانوار در پرداختن به امور خانه و کاهش سطح کنترل و نظارت او بر فعالیت‌
    Abstract
    Using the “Time Use Survey” data conducted in 2008 and 2009 on Iranian Urban households, we analyzed the amount of spent time on activities which were supposed to be in relation with human capital acquisition by adolescents, and who it is affected by their household's situation. The effect of three variables examined, including: mother employment, parental divorce, and household size. Results showed that adolescents with employed mothers spend more time in acquiring human capital. Findings were consistent with previous works which most of them acknowledged the Maternal Employment Income as a good source for investment in human capital of adolescent. But could this conclusion be limited just to the effect of income and economic theories? Further analysis on results clarified that most of employed mothers have higher education as well. The effect of maternal employment is the combination of social and economic theories; Mothers Employment and Education have an interactional affect on acquisition of adolescent's human capital. Divorce and death of a parent have the same effects, which can both be named as single-parent families. As expected, children in single-parent families experience greater levels of dropout. Acquisition of human capital in these children is significantly less than children who live in families with two parents. Controlling variables such as parental activities at home and their monitoring role on Home Affairs, the effect of single parenthood completely fades. So single parents has a negative impact on children's human capital through decreasing parent-child relationship, reducing the parent's opportunity to engage households at home, and the loss of control over the activities of their children. Children who live in families with one or two children are the best conditions for acquisition of human capital. Whatever the number of children increases, significantly their acquisition of human capital decreased. This negative effect remained signif