تاثیر اندازه دولت بر شاخص های توسعه انسانی در دوره سی ساله پس از انقلاب
- دانشجو
- زهرا تقی زاده اصل
- استاد راهنما
- علی شکوری
- رشته تحصیلی
- برنامه ریزی رفاه اجتماعی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4461;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 55887
- تاریخ دفاع
- ۰۸ مرداد ۱۳۹۱
- چکیده
- شاخص توسعه انسانی به عنوان یک شاخص رفاهی پس از انقلاب از روند روبه رشدی بر خوردار بوده است و موتور محرکه این شاخص هزینه های دولت می باشد. در اکثر کشورهای در حال توسعه، هزینه های مصرفی و سرمایه ای دولت هر دو تاثیر مثبت بر این شاخص دارند؛ به علت ماهیت هزینه های سرمایه ای، تاثیر آن مشمول زمان میشود. حال آنکه در ایران طی سی سال گذشته هزینه های دولت به موازات شاخص توسعه انسانی روند رو به تزایدی را داشته که بیانگر ماهیت رفاهی رو به گسترش دولت است. بنابراین به نظر می رسد افزایش میزان هزینه های دولت منجر به ارتقا شاخص توسعه انسانی در ایران شده است. اما نتایج مدلهای سنجی نشان می دهد که تنها افزایش هزینه های سرمایه ای تاثیر مثبت بر شاخص توسعه انسانی دارد و رشد هزینه های مصرفی نه تنها تاثیر مطلوبی بر این شاخص ندارد بلکه در طول زمان اثر منفی بر این شاخص خواهد داشت. با نگاهی به بسته هزینه های مصرفی دولت در ایران می توان به چرایی این مطلب پاسخ گفت. درآمد نفت به علت ماهیت رانتی دولت در ایران منبع اصلی هزینه های دولت است و فارغ از طبیعت پر التهاب آن که بر هزینه ها اثر دارد؛ تاثیر نامطلوبی نیز بر میزان پاسخ گویی و شفافیت در نحوه تخصیص منابع دولت دارد. هم چنین در رویکرد توسعه انسانی اولویت و ترکیب هزینه ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است چرا که اولویت های برتر بیشتر آموزش، بهداشت و تامین اجتماعی درنظر گرفته می شود. اما اولویت اصلی در هزینه های مصرفی ایران امور مربوط به وزارتخانه ها، هزینه های دفاعی، آموزش بوده و تامین اجتماعی کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است. بنابراین عدم اولویت بندی صحیح هزینه ها و هم چنین سرشت درآمد نفت که دولت را در قبال مصرف هزینه ها و ردیابی درستی نحوه مصرف آن، ناکارآمد و غیرپاسخگو می سازد؛ مولفه هایی است که منجر می شود تا هزینه های تخصیص داده شده نتواند بیشترین منفعت را عاید اکثریت نیازمند کند. شاید به همین علت است که دولت در ایران تنها با تزاید هزینه ها رفاه گستر خوانده می شود و نه با سنجش واقعی خدمات دریافت شده از طرف نیازمندان و همین عدم کارامدی دولت در تخصیص می تواند منجر به تاثیر منفی هزینه های مصرفی دولت بر شاخص توسعه انسانی در گردد. به نظر می رسد عوامل دیگری چون رشد جمعیت بر سیر صعودی این شاخص موثرند. البته باید در نظر داشت که اخیرا نقدها
- Abstract
- The HDI as a welfare index increased exceedingly in the 30 years post-revolution period, and it’s main cause has been the government expenditure. In most of the developing countries, both the consumption and investment expenditures have a positive impact on their HDI. However, due to the nature of investment expenditures, it’s influence will appear in the long run. On the other hand, in Iran, during the 30 years post-revolution, the government expenditures grew increasingly along with the HDI simultaneously. This signifies the increasingly growing welfare nature of the government. Therefore,it seems that the rise in government expenditure has led to the HDI growth. Despite the factores mentioned above, the results of the econometric models reveal that the growth in investment expenditure by itself has had a positive impact on the HDI, but the rise of the consumption expenditure not only does not have a desirable impact on the index, but also will have a negative impact in the long run. With reference to the government consumption expenditure proportion in Iran, the reason behind this negative impact can be revealed. The main origin of the government expenditure in Iran is the oil export income due to the rantier nature of the Iranian government and, not only does the fluctuating of the oil have an impact on the expenditures, but also it has an undesirable effect on the amount of government responsiveness and transparency in its resources allocation. Furthermore, the priority and the combination of expenditures has a significant importance in human development approach since education, health and social security are considered as the superior priorities. In contrast, the expenditures of ministries, defense and education are the first priorities as the Iranian consumption expenditure, and social security expenditure has the lowest proportion of it. As a result, lack of suitable prioritizing of the expenditure and the oil export income natu