عنوان پایاننامه
تحلیل حقوقی نسب در رحم جایگزین با تأکید بر مستندات فقهی
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی - فقه و مبانی حقوق اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 001441;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 53382
- تاریخ دفاع
- ۱۴ تیر ۱۳۹۱
- دانشجو
- محمدجواد محمدی
- استاد راهنما
- مجتبی الهیان
- چکیده
- چکیده با وجود آنکه تا کنون درباره استفاده از رحم جایگزین تحقیقات فقهی متعددی انجام گرفته، اما هنوز زوایای دیگری از این موضوع هست که احتیاج به بررسی بیشتر دارد. هدف از نگارش این رساله واکاوی یکی از جنبه های مهم این موضوع یعنی تعیین نسب کودک متولد از رحم جایگزین است که کمتر به شکل مستقل به آن پرداخته شده است. از آنجا که هر یک از زن صاحب رحم و زن صاحب تخمک در تولد کودک ایفای نقش کرده اند، سؤال اساسی این است که کدامیک از این دو، مادر نَسَبی طفل محسوب میشود؟ سؤال مهمی که در ادامه می توان طرح نمود و از نوآوری های این پژوهش به شمار می رود این است آیا می توان از یافته های DNA برای اثبات نسب بهره برد یا خیر؟ همچنین از مباحث مهمی که به دنبال این بحث مطرح میشود و تاکنون به طرز شایسته به آن پرداخته نشده بررسی رابطه میان کودک و صاحب رحم جایگزین از جهت نشر حرمت است. نگارنده ضمن تحلیل پدیده نسب و بررسی استدلالها و احتمالات گوناگون به این نتیجه دست یافته که از دیدگاه عرف که مرجع اصلی در تبیین مفهوم نسب است، معیار در انتساب فرزند به پدر و مادر پیدایش از سلول جنسی ـ اسپرم و تخمک ـ ایشان است و رشد در رحم و یا زاییدن نمیتواند معیار صحیحی برای تشخیص نسب باشد. همچنین پس از بررسی و تحلیل اماره فراش، سایر ادله و نیز واکاوی پدیده نسب به این نتیجه دست یافته که یافته های آزمایش DNA در جانب اثبات و نفیِ نسب قابل اعتماد است. درباره رابطه حرمت نیز دستاورد این پژوهش پس از بررسی استدلالهای مختلف این است که هیچ یک از این ادله برای اثبات مَحرمیت کافی نیست. مفهوم اولویت نسبت به حرمت از راه رضاع نیز که مهمترین دلیل به شمار میرود دارای شرایط لازم برای حجیت نیست. هر چند بطور جزم نمیتوان رابطه مَحرمیت را ردّ نمود و لازم است از جهت ازدواج ـ بخاطر اهمیت فراوان آن ـ جانب احتیاط رعایت شود.
- Abstract
- Abstract: Despite numerous jurisprudential researches ever conducted on the use of surrogate uterus, there are yet other angles that needed to further investigation. The purpose of this paper, is analyzing the lineage of children born from surrogate uterus. Because a woman who owns the uterus and that one who owns female eggs have an important role in child birth, the basic question is which of these two is child’s maternal relative. The more important question that can be designed, and is this research innovation is that whether the DNA findings can be used to prove lineage? Also an important discussion that followed this debate, and it has not been studied properly yet, is examining the intimate relationship between the child and the owner of surrogate uterus. The author analyzes the origins of the phenomenon and reviews the various arguments and possibilities and concluded that from the common view, which is the main reference in explaining the concept of lineage, the criteria in assigning children to parents is the creation of sex cells, sperm and eggs. And growth in the surrogate uterus or child partorire cannot be an accurate benchmark to determine parentage. Also, after review and analysis of the “emareh farash”, other reasons as well as lineage analysis concluded that the findings of DNA testing are reliable to confirm or deny parentage. About the intimate relationship between the child and the owner of surrogate uterus, achievement of this study is that none of this evidence is sufficient to prove intimate relationship. The concept of the lineage priority to intimate relationship by drinking a woman’s milk which is also the main reason, does not qualified for a consensus. Although the intimate relationship cannot be denied, but for marriage - because of its importance - it is necessary to act cautiously. Key words: owner of surrogate uterus, owner of eggs, children born from surrogate uterus, intimate relationship, lineage