عنوان پایان‌نامه

تحلیل سیاست های حمایت از نهاد خانواده در ایران با تاکید بر ازدواج رسمی و همزیستی غیر رسمی



    دانشجو در تاریخ ۰۵ تیر ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تحلیل سیاست های حمایت از نهاد خانواده در ایران با تاکید بر ازدواج رسمی و همزیستی غیر رسمی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مطالعات جوانان
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 58422;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4508
    تاریخ دفاع
    ۰۵ تیر ۱۳۹۱
    دانشجو
    مینا عزیزی
    استاد راهنما
    سیدحسن حسینی

    پس از انقلاب اسلامی، ایران شکل خاصی از حکومت را تجربه کرد که از مشخصات آن تأکید بر ارزش ها و باورهای اسلامی است. این پژوهش تلاش می کند تا از یکی از مهم ترین جوانب وعده داده شده در جامعه‌ی اسلامی ایران، تصویری جامعه شناختی ارائه دهد. در حالی که از دیدگاه مدرن و طی سده‌های اخیر، «نهاد خانواده» با تغییرات بیشمار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مواجه شده است، دیدگاه اسلامی در برابر منطق بسیاری از تغییرات و تحولات آن مقاومتی بنیادین دارد. از سوی دیگر، شواهد بسیاری مانند کاهش نرخ ازدواج و شکاف عظیم میان واقعیت ها و آمار حکومتی و واقعیات غیر رسمی، نشان می‌دهد که خانواده‌ی سنتی ایرانی از آن‌چه تغییرات مدرن و نتیجه‌ی بحران غیر قابل انکار نهاد اجتماعی در ایران است- خاصه با توجه به تنش دامنه دار میان خوانش های سنتیِ مذهبی از جامعه و تفکرات تجدید نظر طلب مختلف (از اصلاح‌گرایان اسلامی تا سکولارها)- مستثنا نیست. دغدغه‌ی اصلی این پایان‌نامه، بررسی امکان ارائه‌ی قرائت اسلامی از ازدواج و نهاد خانواده با ظرفیت پذیرش ویژگی های اصلی جامعه‌ی مدرن است. برای تحقق هدف مزبور، نظریه‌های مختلف جامعه‌شناختی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی مورد توجه پژوهش‌گر قرار گرفته‌اند. مصاحبه ی عمیق و تحلیل محتوای کیفی نیز، دو روش اصلی پژوهش بوده‌اند، که ترکیب آن‌ها نتایج و دستاوردهای پژوهش را رقم زده است. بر اساس نتایج بدست آمده، میان سیاست‌گذاران حمایتی، گرایش آشکاری به گونه‌ای از برنامه ریزی سنتی و اقتصادیِ دولت-محور وجود دارد. در ضمن، غیبت عامل دولت در عرصه‌های حقوقی، به افزایش چشمگیر سیاست‌های عینی و ملموس انجامیده است. نتایج مصاحبه‌ها نیز حاکی از آن است که اختلاف نظر اصلی مربوط به الگوی جدید خانواده‌ی اسلامی است که بروز و ظهور آن از حد احتمال فراتر رفته و با تأسی به تعریف آن، بخش زیادی از ازروابط جدی، ثبت نشده و غیر رسمی، مانند ازدواج‌های با برد کوتاه، می توانند پذیرش اجتماعی یافته و از مزایای مشروعیت برخوردار شوند. این نکته از اهمیت افزون برخوردار می‌شود، زمانی که به یاد آوریم که جمهوری اسلامی حائز ظرفیت های حقوقی لازم برای یافتن سازگاری‌هایی میان گرایش‌های سنتی و مدرن است، و تنها وظیفه‌ی پژوهشگران، مداقه در چیستی این ظرفیت‌ها است.
    Abstract
    After the Islamic revolution, Iran has been experiencing a particular kind of government, which is known for its focus on Islamic values and beliefs. This research attempts to present a sociological image of one of the most important aspects of the promised Islamic society of Iran. While from a modern point of view and through the recent centuries, "Family institution" has been exposed to many social, economical and cultural changes, Islamic view has fundamental resistances against the very logics of those transitions or transformations. On the other hand, there are many reasons, like the descending rate of marriage and the huge gap between governmental and informal facts and figures, to claim that Iranian traditional family could not be isolated from so-called modern changes, and as a result, the crisis of this social institution in Iran, would not seem to be simple and ignorable, especially with reference to the continuous tensions between traditional religious readings of society, and different revisionist thoughts – from Islamic reformists to pure secularist -. The focal concern of the thesis is the possibility of an Islamic reading of marriage and family institution, with capability of adaptation to the main characteristics of modern society. Different sociological, social, political and religious theories have been reviewed and used, to satisfy the abovementioned goal. In-depth interviews and qualitative content analysis are the two methods used in this research, which have been integrated in the conclusive part of the research. According to the results, there is a clear tendency in advocatory policy-makings, to a state-centered kind of financial and traditional planning. Besides, absence of the state factor, in the legal field, has led to a remarkable increase in objective policies. Such a difference should be considered again, where according to the interviews, there is a critical chance of a new pattern of Islamic family, based on which, many informal