مقایسه رویکرد اصلاحی سید جمال و ملکم خان در ایران
- رشته تحصیلی
- جامعه شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 58882;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4596
- تاریخ دفاع
- ۱۰ تیر ۱۳۹۱
- دانشجو
- سهند هاشمی زنوزی
- استاد راهنما
- تقی آزاد ارمکی
- چکیده
- سیدجمالالدین اسدآبادی و میرزا ملکمخان ناظمالدوله به عنوان دو مصلح و اندیشمند بسیار تأثیرگذار صدر مشروطه که تا سالها بعد و شاید تا هماکنون، جامعهی ایران را تحت تأثیر افکار خود قرار دادهاند، رویکردهای متفاوتی را برای اصلاح جامعه ایران در پیش گرفته بودند. این دو اگرچه در بعضی نقاط کاملا همسو و همراستا به نظر میرسند، در بسیاری نقاط دیگر کاملا در جهت عکس یکدیگر موضع گیری می کنند. این رساله با هدف کشف و تبیین تفاوتهای اصلی این دو رویکرد نگاشته شده است و بر اساس ترکیبی از نظریّهی تحلیل گفتمان فوکو با نظریّات لاکلا و موفه، به تحلیل متونِ به جای مانده از هر یک از طرفین مورد بررسی در بافت گفتمانی آنها میپردازد. برداشت جدیدی که دربارهی رویکردهای مورد بررسی در این رساله به دست آمده، گرایش ملکمخان به تغییر ساختارها در مقابل گرایش سیدجمال به تغییر روش فکری و اخلاقی افراد بوده است. به عبارت گویاتر رویکرد تربیتی و فردمحور سیدجمال که تغییر ساختارها را پیش از تغییر افراد بی فایده میبیند، در تقابل با رویکرد ساختاری و از بالا به پایین ملکم که تغییر ساختاری را لازمهی تغییر افراد و تربیت آنها می داند، مورد بررسی و بازشناسی قرار گرفته است.
- Abstract
- Sayyed Jamal and MirzaMalkomwere two of the most efficacious andidentity-making reformers in Iran’s recent history. This thesis is aimed to compare their approaches to revise or improve Iran’s politics, culture and society. Numerosity and variety of narrators and their different viewpoints make several different narrations about Sayyed Jamal and Malkom in a way that one can see the realistic image of their life and thoughts only by putting all these narrations together. The research method of the thesis is based on a mixture of Michel Foucault’s discourse analysis and theories of Luclau and Mouffe.So, Texts of Sayyed Jamal and Malkom have been studied and compared according to their common discoursive elements. The outcome of the thesis is that Sayyed Jamal follows a cultural-educative approach and doesn’t pay much attention to structures, In spite Malkom, Who were always trying to change structures and political rules and doesn’t emphasize the people who play social roles. Key words: Sayyed Jamal, MirzaMalkom, Discourse Analysis, Structural Approach, Educational Approach, Reform.