عنوان پایان‌نامه
بررسی سبک فرزند پروری در جامعه پذیر شدن فرزندان با تاکید برنقش مادری
- رشته تحصیلی
- پژوهش علوم اجتماعی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 57497;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4572
- تاریخ دفاع
- ۰۵ مهر ۱۳۹۱
- دانشجو
- عصمت حسین زاده مالکی
- استاد راهنما
- سیدحسن حسینی
- چکیده
- برای حفظ کارکرد و انسجام جامعه لازم است که افراد جدید جامعه، به طرز مناسبی با ارزش‌ها و هنجارهای جامعه آشنا شده و تطبیق پیدا کنند و توانایی لازم را برای مشارکت تام و تمام در جامعه به دست آورند. مجموعه تلاش‌های انسان برای سازگاری با هنجارها و ارزش‌های جامعه، در محیط خانوادگی و سایر محیط‌های اجتماعی از جمله مراکز آموزشی، تحت جریانی به نام جامعه‌پذیری صورت می‌گیرد. در این جریان، افراد با اجزای فرهنگ خود آشنا شده و با آن منطبق می‌شوند. در نهاد خانواده، سبک‌های فرزند پروری می‌تواند به عنوان عامل مهمی در جامعه‌پذیری افراد در نظر گرفته شود. برای نمونه، نتایج تحقیقات درباره سبک‌های فرزند پروری نشان داده، والدینی که دارای سبک مقتدرانه بوده‌اند، فرزندانشان در جامعه‌پذیری و سازگاری موفق بوده‌اند و والدینی که دارای سبک سهل‌گیرانه بوده‌اند، فرزندانشان دارای مهارت‌های اجتماعی ضعیف، عزت نفس پایین و فاقد مسئولیت پذیری می‌باشند. در این بین، با توجه به آنکه در نهاد خانواده عموماً مادر در تکوین شخصیت فرزند نقش اول را دارد و برای او به منزله الگو تلقی می‌شود و با القائات خود در افکار، اندیشه‌های فرزندش و نیز با جهت دادن به تمایلات، عقاید و طرز برخوردهای فرزند، ابعاد اخلاقی و اجتماعی جامعه را می‌سازد و زمینه را برای اصلاح و یا فساد فرزند و جامعه فراهم می‌سازد، می‌تواند به نوبه خود نقش عمده‌ای در این زمینه داشته باشد. با توجه به مطالب فوق، این تحقیق بر آن بوده است تا به بررسی سبک‌های فرزند پروری (مقتدرانه، مستبدانه و سهل‌گیرانه) که مادران در جامعه‌پذیری فرزندانشان به کار می‌گیرند بپردازد؛ و به عبارتی دیگر، نحوه تعامل فرزند و مادر را از زوایای گوناگون بررسی کند. این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش اجتماعی انجام شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید، که در جمع‌آوری اطلاعات، تعداد 406 پرسشنامه جمع‌آوری گردید. به منظور بررسی سبک‌های فرزند پروری مادران، از تئوری دایانا بامریند و برای بررسی جامعه پذیر شدن فرزندان، تئوری کارکردگرایی پارسونز، تئوری کنش متقابل نمادین (کولی و مید)، نظریه یاد گیری اجتماعی) آلبرت باندورا (مورد استفاده قرار گرفت و با استناد به تئوری‌های مذکور، فرضیه تحقیق به این صورت ارائه شد: به نظر می‌رسد، بین سبک‌های فرزند پروری مادران (مقتدرانه، مستبدانه، سهل‌گیرانه) جامعه پذیر شدن فرزندان رابطه وجود دارد. بدین صورت که در سبک فرزند پروری مقتدرانه مادران، فرزندان جامعه‌پذیری موفق‌تری نسبت به دو سبک فرزند پروری سهل‌گیرانه و مستبدانه دارند. برای بررسی فرضیه تحقیق، از آزمون مقایسه میانگین‌ها استفاده شد، با توجه به آنکه، نتایج آزمون مقایسه میانگین‌ها نشان داد، که مادران سهل گیر در مقایسه با مادران مستبد و مقتدر، فرزندشان در جامعه‌پذیری موفق‌تر هستند. فرضیه مذکور رد شد. کلید واژه: سبک‌های فرزند پروری و جامعه پذیری
- Abstract
- It is necessary that new members of the community properly become familiar with norms and values of the society and get compatibility to them to maintain the function and integrity of the society. In addition they have to be able to participate completely in the society. All human’s efforts to be complied with the norms and values of society takes place in the family and other social environments e.g. in school and university and are called the socialization process. In this process, people become familiar with the culture in different aspects and will be compatible with that. In the family, parenting styles can be considered as an important factor in the socialization of individuals. For example, research has shown parents with authoritative style grow up children that have been successful in socialization. While children of parents with permissive style have poor social skills and low self-esteem as well as lack of responsibility. The mother plays more effective role in the family and consequently in the society. Because she is the first person that generally induces the thoughts and believes to the children and she also shows children how to desire, attitude and behave. This study has been done to assess the effect ofdifferent parenting styles of mothers (authoritative, authoritarian and permissive) on socialization of children.In the other words, it surveys the interaction of mothers and their own children from different aspects. This study was conducted using a social surveys .Number of participants in this study are which has been determined based on Cochran formula. Furthermore, 406 questionnaires have been used for data collection. In order to assess the parenting styles of mothers, Diana Baumrind’s theory has been used and the functionalism theory of Parsons, symbolic interaction theory (Cooley and Mead) and social learning theory of Albert Bandura have been studied to review the socialization of children. Based on all these theories, the hypothesis of present study has been proposed: There is an association between parenting styles of mothers (authoritative, authoritarian, permissive) and socialization of children. Thus mothers with authoritative parenting style might have more successful children in socialization compare to mothers withother parenting styles (permissive and authoritarian). To evaluate the research hypotheses, the Compare Mean test was used. The results of this test showed that permissive mothers have successful children in socialization compare to authoritarian mothers. Conclusion: The hypothesis was rejected. Key words: Socialization,parentig style
