عنوان پایان‌نامه
مقایسه نسبت تصوف با سیاست در ایران قرون(۷-۴)
- رشته تحصیلی
- تاریخ - تاریخ اسلام
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 3021،;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 63223
- تاریخ دفاع
- ۲۸ شهریور ۱۳۹۱
- دانشجو
- جلال یاری پور
- استاد راهنما
- حسن حضرتی
- چکیده
- تصوف از قرن چهارم به تدریج از حالت " اندیشه " به صورت " مکتبی " درآمد و گسترش و توسعه کمی و کیفی چشمگیری یافت.تطور تدریجی تصوف،نسبت این جریان با سیاست را سبب گردید.چون شیوخ در این برهه نفوذ معنوی انکار ناپذیری بر توده های مردم داشتند، حاکمیت سیاسی پیش قدم ارتباط با تصوف گردید. که با ارتباط یافتن با تصوف هم مشروعیت سیاسی کسب نماید و هم متصوفه را همچون وزنه تعادلی در برابر فقها داشته باشد.شیوخ و قطب های تصوف نیز در ارتباط با حاکمیت سیاسی،جلوگیری از اجحاف و ظلم بیشتر به رعایا و گاهاٌ خارج کردن رقبای خود را منظور نظر داشتند. گرایش غالب تصوف در این برهه،پذیرش وضع موجود بود و چالشی برای حاکمیت سیاسی ایجاد ننمود و همین امر،همراهی دستگاه سیاسی را با تصوف در توسعه و تثبیت آن همراه داشت. کلید واژگان : تصوف، سیاست،حاکمیت،روابط، قطب
- Abstract
- Abstract Mysticism has been changed from intellectual state to written state since the 14th century and has significantly developed with respect to its quantity and quality. Gradually mysticism resulted relation of this current with politics. Because of the fact that elites in this era had significant effect on people. Political governance became a pioneer for relation with mysticism and with this relation with mysticism it will obtain political lawfulness and will have mystics as a weight for balance against the jurisprudents. Elites and mystic intellects have also presented their views with respect to political governance, preventing cruelty to the people and sometimes eliminating their competitors. Tendency of most of the mystics at this point is accepting the preset situation and has created to challenge for the political governance and this issue has resulted in accompanying of political instructors with mysticism in its development. Keywords: Mysticism, Politics, Governance, Relations, Pole
