عنوان پایاننامه
بررسی اثر سطح تغذیه و فرایند کردن بر فاز تاخیری در تجزیه پذیری برخی مواد علوفه ای
- رشته تحصیلی
- مهندسی کشاورزی - علوم دامی - تغذیه دام
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 65237;کتابخانه پردیس ابوریحان شماره ثبت: 804
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
- دانشجو
- منصور دهقانی
- استاد راهنما
- احمد افضل زاده
- چکیده
- این مطالعه در سه آزمایش و به منظور بررسی اثر فرآیند کردن با اوره و اثر سطح تغذیه بر زمان تاخیر در آغاز تجزیه ماده خشک و فیبر (NDF) کاه گندم، علف نی و باگاس نیشکر و همچنین مقایسه روش مستقیم و روش نرم افزاری محاسبه زمان تاخیر، با تکنیک کیسه های نایلونی و با استفاده از سه راس گاو ماده بالغ نژاد هلشتین با میانگین وزنی 15±615 کیلوگرم و مجهز به فیستولای شکمبه ای و در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. جیره گاوهای فیستوله گذاری شده متشکل از 75 درصد علوفه و 25 درصد کنسانتره بود. در آزمایش اول، سطح تغذیه گاوها در سطح نگهداری بوده و حدود 1 درصد وزن بدنشان ماده خشک دریافت می کردند. مواد علوفه ای مورد آزمایش با 5 درصد اوره عمل آوری شده و سپس نمونه های فرآیند نشده و آمونیاکی شده در شکمبه گاوها انکوباسیون شده و زمان تاخیر در آغاز تجزیه ماده خشک و فیبر خوراک های فرآیند شده و فرآیند نشده توسط نرم افزار تجزیه پذیری Neway محاسبه و اثر عمل آوری آمونیاکی بر زمان تاخیر و سایر خصوصیات تجزیه پذیری بررسی شد. در آزمایش دوم، جیره گاوها به دو برابر سطح نگهداری افزایش یافته و سپس زمان تاخیر در آغاز تجزیه ماده خشک و فیبر خوراک های فرآیند نشده و فرآیند شده محاسبه شده و برای تعیین اثر سطح تغذیه بر زمان تاخیر خوراک های آزمایشی، با نتایج به دست آمده در آزمایش اول مقایسه شد. در آزمایش سوم، زمان تاخیر در آغاز تجزیه ماده خشک خوراک های فرآیند نشده و عمل آوری شده و در دو سطح تغذیه آزمایشی، به طور مستقیم اندازه گیری شده و مقادیر مشاهده شده با این روش با نتایج محاسبه شده در آزمایشهای اول و دوم مقایسه شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که عمل آوری آمونیاکی کاه گندم و علف نی به طور معنی داری زمان تاخیر در تجزیه ماده خشک و فیبر را کاهش داد. زمان تاخیر در تجزیه ماده خشک کاه و نی به ترتیب از 3/6 و 5/4 ساعت در حالت فرآیند نشده به 4/4 و 1/3 ساعت در حالت عمل آوری شده رسید. همچنین زمان تاخیر در تجزیه فیبر کاه و نی نیز به ترتیب از 4/6 و 1/5 ساعت در حالت فرآیند نشده به4/4و 6/3ساعت در حالت آمونیاکی شده کاهش یافت. اما عمل آوری آمونیاکی باگاس اثر معنی داری بر زمان تاخیر در آغاز تجزیه ماده خشک یا فیبر آن نداشت. بر اساس نتایج حاصل از آزمایش دوم، pH مایع شکمبه در ساعات 0 تا 6 پس از تغذیه در سطح دوم تغذیه به طور معنی داری پائین تر از سطح نگهداری بود. سطح تغذیه اثر معنی داری بر زمان تاخیر ماده خشک کاه یا نی فرآیند نشده و فرآیند شده نداشت در حالیکه زمان تاخیر در تجزیه ماده خشک باگاس فرآیند نشده و باگاس آمونیاکی شده به ترتیب از 5/8 و 2/8ساعت در سطح تغذیه نگهداری به 9/9 و 2/9 ساعت در سطح دوم تغذیه افزایش یافت. زمان تاخیر در تجزیه فیبر کاه، علف نی و باگاس فرآیند نشده به طور معنی داری با افزایش سطح تغذیه افزایش یافته و به ترتیب از 4/6، 1/5 و 5/8 ساعت در سطح تغذیه نگهداری به 1/7، 1/6و 6/9 ساعت در سطح دوم تغذیه رسید. همچنین زمان تاخیر در آغاز تجزیه فیبر کاه، نی و باگاس عمل آوری شده نیز به طور معنی داری توسط سطح تغذیه تحت تاثیر قرار گرفته و به ترتیب از 4/4، 6/3 و 1/8 ساعت در سطح تغذیه نگهداری به 2/5، 5 و 9 ساعت افزایش یافت. نتایج آزمایش سوم نشان داد که زمان های تاخیر محاسبه شده با نرم افزار تجزیه پذیری کمتر از مقادیری بود که به طور مستقیم اندازه گیری شد. همچنین این آزمایش نشان داد که زمان تاخیر مواد علوفه ای مورد آزمایش، با عمل آوری آمونیاکی کاهش یافت. کلمات کلیدی: زمان تاخیر ، اوره ، سطح تغذیه ، کیسه های نایلونی ، علف نی ، باگاس
- Abstract
- This study was conducted in three experiments to determine the effects of urea treatment and level of intake on lag in dry matter (DM) and neutral detergent fibre (NDF) degradation of wheat straw, common reed grass (Phragmites australis) and bagasse, and to compare lag time values obtainedfromdirect measurementswiththe valueswerecalculatedby degradation software, Neway. Three mature rumen-fistulated Holstein dairy cows with initial body weight of 615±15 kg were used in a completely randomized design. The cows received a diet consisting of 75% forage and 25% concentrates. In the first experiment, samples of three experimental forages were treated with 5% urea and then, untreated and urea treated straw, reed and bagasse were incubated in rumen of cows and the lag in degradation of dry matter and NDF of forages were calculated with degradation software, Neway. Cows werefed1% oftheir bodyweight inDM to meet their maintenance requirements. In experiment 2, the amount of dry matter given to the animals doubled (2% of body weight) and then, untreated and urea treated forages incubated in rumen of cows and lag in degradation of dry matter and NDF calculated. Then, the results of this experiment compared with results of Exp.1 to determine the effect of intake level on lag time in DM and NDF degradation. In experiment 3, the lag in DM degradation of forages measured directly and results of this experiment compared with results from experiments 1 and 2. Results of experiment 1 indicated that the lag time in degradation of dry matter and NDF of straw and reed affected significantly with urea treatment. The lag in degradation of straw and reed DM decreased with urea treatment from 6.3 and 4.5 hours to 4.4 and 3.1 hours, respectively. Also, the lag time of straw and reed NDF decreased after treatment from 6.4 and 5.1 hours to 4.4 and 3.6 hours, respectively. Urea treatment had no effect on lag in DM or NDF degradation of sugar cane bagasse. Based on results of experiment 2, the rumen pH at 0 to 6 hours after feeding significantly decreased as intake level increased. Intake level had no effect on lag in DM degradation of untreated or urea treated straw and reed, however, lag in NDF degradation of both untreated or treated straw and reed increased significantly as intake increased. The lag in NDF degradation of untreated straw and reed increased from 6.4 and 5.1 hours at first level of intake to 7.1 and 6.1 hours at second intake level, respectively. Also lag in NDF degradation of treated straw and reed increased from 4.4 and 3.6 hours to 5.2 and 5 hours, respectively. The lag in DM and NDF degradation of untreated bagasse increased respectively from 8.5 and 8.5 hours to 9.9 and 9.6 hours as intake level increased. Also, the lag in DM and NDF degradation of urea treated bagasse was significantly higher (9.2 and 9 hours, respectively) at high level of intake versus low level (8.2 and 8.1 hours, respectively). The results of exp.3 indicated that in case of all of experimental forages the observed values for lag in DM degradation of untreated and urea treated forages were lower than calculated values with software. Also, direct method of lag measurement indicated that urea treatment affected the lag in degradation of experimental forages. Key worlds: lag time, urea, intake level, nylon bag, common reed grass, bagasse