عنوان پایاننامه
بررسی منفعت مالیات سبز و امکان برقراری آن در ایران و مقایسه با تجربیات سایر کشورها
- رشته تحصیلی
- علوم اقتصادی-اقتصادمحیط زیست
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1832;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 79421;کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1832;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 79421
- تاریخ دفاع
- ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
- دانشجو
- مونا امیری
- چکیده
- فرضیه "منفعت مضاعف" بهطور کلی حاکی از آن است که افزایش مالیات بر فعالیتهای آلودهکننده محیطزیست، میتواند دو نوع منفعت را فراهم آورد: منفعت اول، بهبود در کیفیت محیطزیست؛ منفعت دوم، بهبود در کارایی اقتصادی. هدف پژوهش حاضر این است که به این پرسش پاسخ دهد: آیا فرضیه منفعت مضاعف میتواند دلیل محکم و قابل اتکایی بر ضرورت وضع مالیاتهای زیستمحیطی و اصلاح نظام مالیاتی باشد؟روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در ابتدا با روش توصیفی و استفاده از منابع و اسناد کتابخانهای، ادبیات و پیشینه موضوع مطرح شده و پس از آن، پژوهشهای صورت گرفته در تأیید یا رد فرضیه منافع مضاعف بیان میگردد. سپس شواهد تجربی کشورهای منتخب اروپایی که اصلاح مالیاتی زیستمحیطی را اجرا نمودهاند، مورد بررسی قرار میگیرد. برای آزمون فرضیه منفعت مضاعف، با تحلیل اقتصادسنجی و استفاده از دادههای پانل(ترکیبی)، از دو مدل رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. در ایران با وجود پژوهشهای بسیاری که در زمینه توسعه نظام مالیاتی سبز صورت گرفته است، اما هنوز اصلاحات زیستمحیطی در ساختار مالیاتی وارد نشده است. در این تحقیق بر مبنای پژوهشهای پیشین، وضعیت کشور ایران برای اصلاح مالیاتی زیستمحیطی بررسی میشود. یافتههای پژوهش حاضر این است که دولت باید نرخ مالیاتی را وضع کند که در آن، تمامی یا اغلب آلایندههای زیستمحیطی بیشترین کاهش را داشته باشند و همزمان رفاه جامعه را به حداکثر برساند تا منفعت اول فرضیه مزیت دوسویه تحقق یابد. در مورد منفعت دوم فرضیه مزیت دوسویه، نمیتوان در مورد کشور ایران نظر قطعی ارائه نمود. با این حال، باتوجه به تجارب کشورهای اروپایی در اصلاحات مالیاتی سبز، به نظر میرسد که اجرای این اصلاحات میتواند در ایران هم مؤثر واقع شود. در نهایت پیشنهادها و راهکارهایی برای اصلاح مالیاتی سبز در ایران ارائه میگردد.
- Abstract
- The "double-dividend hypothesis" suggests that increased taxes on polluting activities can provide two kinds of benefits: The first dividend is an increase in environmental quality; the second dividend is an improvement in economic efficiency. This paper aims to tests whether the double dividend hypothesis can be a strong and reliable reason for imposing environmental taxes and reforming the tax system or not. This research use descriptive - inferential method. First, by using descriptive method and using library documents and resources the history and literature of the issue has raised, and researches which confirm or reject the double dividend hypothesis have expressed afterwards. Then, the empirical evidence of selected European countries that have implemented environmental tax reform will be discussed. To test the double dividend hypothesis with econometric analysis using panel data, two multivariate linear regressions are used. In Iran, despite many studies that have been done on the development of green tax system, yet environmental reforms have not been introduced in the tax structure. In this study, based on previous researches, the Iran’s conditions for environmental tax reforms will be discussed. The findings of the present study are that the government should impose a tax rate in which all or most environmental pollutants have the greatest reduction, and at the same time the welfare of society maximize in order to reach the first benefit of double dividend hypothesis. The second dividend cannot be explained about the Iran’s condition. Keywords: Environmental tax, Environmental tax reform, Double dividend, Tax interaction effect