عنوان پایان‌نامه

بررسی موارد خانمه و تعلیق در شرایط عمومی پیمان و تطبیق آن با نمونه قرارداد اتحادیه بین المللی مهندسان مشاور



    دانشجو در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی موارد خانمه و تعلیق در شرایط عمومی پیمان و تطبیق آن با نمونه قرارداد اتحادیه بین المللی مهندسان مشاور" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق عمومی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4424;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81533;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4424;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81533
    تاریخ دفاع
    ۱۲ مهر ۱۳۹۵
    دانشجو
    طاهره خوشرو
    استاد راهنما
    ولی رستمی

    ایران و ژاپن تقریبا همزمان یعنی اواسط قرن 19 فراگرد نوسازی و نوگرایی را آغاز کردند.در این قرن تفوق اروپا(خصوصا انگلیس)بر جهان از سویی با رشد سرمایه داری و صنعتی شدن جهان غرب و از سوی دیگر با استعمار کشورهای آسیایی و آفریقایی عملی می شود.فرایند نوسازی در ژاپن در ابتدای دوره"میجی"(1868)همراه با اصلاحات فرهنگی و اجتماعی آغاز شد و دروازه کشور را به سوی تاثیرات دنیای خارج بخصوص کشورهای غربی گشود. درایران نیز این امر در ابتدا از زمان عباس میرزا و در ادامه دوره صدارت امیرکبیر همزمان با دوره میجی یعنی در زمان حکومت قاجاریه شاهد اصلاحات اقتصادی،اجتماعی هستیم که جهت نوسازی کشور را دنبال می نمود.باید توجه داشت که حکومت قاجار نیز یک نظام سیاسی نسبتا متمرکز بود که سعی داشت همچون حاکمان قبلی (صفویان)از طریق نزدیکی با علمای اسلام،مشروعیت سیاسی خود را حفظ کنند. به هر حال در فرایند نوسازی ژاپن و ایران از نظر تاریخی توجه به دو محور مشترک ضروری است:هر دو کشور در برابر تکنولوژی پیشرفته نظامی کشورهای غربی متوجه عقب ماندگیهای فنی و نظامی خود شدند و در هر دو کشور نخبگان سیاسی اولین گامها را در جهت تقویت بنیادهای نظامی و دفاعی خود برداشتند. نخبگان هر دو کشور برای فایق آمدن بر برتری های غرب،نوسازی و اصلاحات را با هدایت از بالا شروع کردند.اما با وجود تشابهات در زمینه برنامه ریزی نوسازی و اصلاحات توسط نخبگان از بالا نخبگان و بهره گیری صحیح از حس وطن پرستی ژاپن توانستند در این زمینه موفقیت هایی بدست آورند و به توسعه برسند.ولی در ایران با وجود تلاش های صورت گرفته در این زمینه نخبگان ایران در جهت اهداف کامل خود با ناکامی هایی مواجهه شدند.
    Abstract
    Iran and japan are two Asian countries that in 19thcentury,confronting with the west,began reforms and modernization.The modernizing elites of the two countries concluded that in order to reach the west,they must modernize their countries.Reforms and modernization in japan began in 1868 with coming to power of the Emperor.The social forces that had a key role in bringing the Emperor to power,constituted the ruling modernizing oligarchy of gapan,with a strong consensus and defined goal.By reforms and modernization,not only they could abolish imposed treaties of the west,but also they could bring some areas under their control. But in Iran,the elites who had started reforms and modernization sooner than japan,in the early 19th century,by abas Mirza,could not be successful.Recuring defeats of Abas Mirza in the war with Russia,led him to reform the army,but he was faced with the opposition of some interest group and was not successful.the help of western countries to him was not enough and the Russia was more supported by them.After Abas Mirza,a comprehensive reform and modernization was implemented during the Amir Kabir period.In this period too,there was no consensus among ruling elites and interest groups.Besides,some of them were the collaborators of western powers and pared the way for them,therefore,strong consensus among japan’s elites and interest groups facilitated successful modernization in japan and impeded western rule,but the lack of consensus among Iranian elites and interest groups was a suitable opportunity for colonial powers in order to increase their influence.