عنوان پایاننامه
بررسی تطبیقی انسان کامل از دیدگاه کنفوسیوس و عزیزالدین نسفی
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی-ادیان و عرفان
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 004243;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76457
- تاریخ دفاع
- ۱۶ شهریور ۱۳۹۵
- دانشجو
- علی اکبر کاشفی مهر
- استاد راهنما
- قربان علمی
- چکیده
- در طول تاریخ در ذهن بشر مفاهیمی چون خدا، انسان و هستی همواره با علامت سوال رو به رو بوده است. در این میان توجه به انسان و شناخت او از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا آنجا که دعوت به شناخت انسان به عنوان مخلوقی پیچیده، از تعالیم اصلی بسیاری از ادیان و مکاتب فلسفی و عرفانی بوده است. از این رو این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی در صدد مقایسه آراء کنفوسیوس و عزیزالدین نسفی در ارتباط با انسان مخصوصاً انسان کامل است. با بررسی آراء این دو اندیشمند شباهتها و تفاوتهایی در ارتباط با انسان کامل مشاهده می شود که مخصوصاً این تفاوتها به مبانی فکری و معرفتی آنها برمی گردد. نسفی که به بعد فردی انسان توجه دارد، انسان را موجودی دردمند می داند. درد و رنجی که ناشی از ناآگاهی و عدم خود شناسی انسان است. اما در عین حال فطرتی پاک دارد و اشرف مخلوقات است. در نظر کنفوسیوس که بعد اجتماعی انسان مورد توجه وی است، صرف نظر از این که طبیعت انسان خوب است یا بد، انسان می تواند با تعلیم و آموزش رشد یابد. در نظر هردو اندیشمند کمال امری اکتسابی است. انسان کامل در نزد نسفی، شخصیتی مقدس است که ویژگی هایش منحصر به اشخاص آرمانی چون معصومان و اولیاء الله می باشد و آدم ناسوتی، تنها با ریاضت و طی مراحل دشوار می تواند به مرتبه ای از آن برسد. برای کنفوسیوس، طریق کمال با تربیت اخلاقی میسر است. کنفوسیوس در تعریف انسان کاملش که وی را شون زی می خواند، بر این باور است که وی باید از سه ویژگی انسانیت، خرد و شجاعت، برخوردار باشد که این سه ویژگی با اصل آداب و رسوم هماهنگ می شوند. در نظر وی، کمال در حالتی است که همه مولفه ها در موقعیت مقرر خودشان حفظ شوند.
- Abstract
- Throughout the history of the human being, the concepts of God, human and universe has been questioned. Meanwhile, human and his knowledge are of particular importance, so that many religions and mystical and philosophical Schools have called for recognizing human being as a complex creature. Therefore, this research aims at comparing the ideas of ?Az?z-ad-D?n Nasaf? and Confucius regarding human being, especially a perfect one, with a descriptive and analytic approach. Some similarities and differences can be found by examining these two views which goes back to their knowledge and intellectual principles. Nasaf? who focuses on the individual aspect of human being, considers human as a suffered creature. The pain and suffering stemmed from his ignorance and lack of self-knowledge. Humans have a pure nature and they are the noblest of all creatures. Confucius who considers the social aspect of human believes that a man can be grown by teaching regardless of the fact that human nature is good or bad. Both thinkers hold perfection should be acquired. To Nasaf?, a perfect man has a sacred character whose unique properties are like the infallible and the saints and a worldly man can only achieve to a degree of it by austerity. For Confucius, moral education paves the way for the perfection. In his definition, Confucius who called a perfect man Jun Zhi, holds that a perfect man must have three characteristics of humanity, wisdom and courage which these three become consistent with the customs. In his view, perfection is achieved in a state that all components are maintained in their appointed positions. Key words: Human being, Perfect man, Jun Zhi, Confucius, ?Az?z-ad-D?n Nasaf?