عنوان پایان‌نامه

ضوابط و شیوه های خلأهای کنوانسیون بیع بین المللی کالا در پرتو دکترین حقوقی و رویه قضایی بین المللی



    دانشجو در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "ضوابط و شیوه های خلأهای کنوانسیون بیع بین المللی کالا در پرتو دکترین حقوقی و رویه قضایی بین المللی" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس ارس شماره ثبت: 695;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78460;کتابخانه پردیس ارس شماره ثبت: 695;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78460
    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
    استاد راهنما
    محمد تقی رفیعی

    از آنجائی که نمی‌توان قانونی یافت که عاری از عیب و نقص باشد، و هیچ قانون‌گذاری قدرت پیش‌بینی تمام موارد را ندارد، کنوانسیون بیع بین‌المللی کالا، در بخش مقررات‌ کلی و در ماده‌ی 7 خود، به‌ روشی کاملا هوشمندانه سعی در پرکردن خلاءهای ممکن داشته‌است. بند اول این ماده، چراغ هدایت مفسر در اعمال کنوانسیون است که به‌‌ هنگام مواجه با خلاءها می‌تواند مسیر صحیح را در جهت پرکردن آنها به خوبی نشان دهد. کما‌اینکه بند دوم ماده‌ی 7، ابزاری را برای رسیدن به این هدف ارائه نموده‌ است. ارجاع به اصول‌کلی که کنوانسیون مبتنی برآن باشد، در کنار استناد به قواعد حل‌تعارض، به‌عنوان ضوابط خود کنوانسیون برای پرکردن خلاءها شناخته می‌شود، اما دکترین به ضوابط موجود بسنده نکرده و در جهت ضرورت ارتقاء هماهنگی و با‌ توجه به خصیصه‌ی بین‌المللی کنوانسیون، که در بند اول ماده‌ی مذکور آمده است، شیوه‌های متنوع دیگری از جمله؛ اعمال قیاس و استناد به سایر اسناد بین‌المللی، از قبیل استناد به اصول یونیدروا، اصول حقوق قراردادهای اروپایی و همچنین پیش‌نویس طرح مشترک مرجع را پیشنهاد داده‌اند. این پژوهش با هدف بررسی و شناخت تمامی ضوابط و شیوه‌های حاکم بر پر کردن خلاءهای کنوانسیون، جهت حفظ ضرورت متحدالشکلی این سند بین المللی نگارش یافته است. در این راستا با روش تحقیق تحلیلی-توصیفی پس از بررسی خلاءهای کنوانسیون و تحلیل طرق حاکم بر پرکردن آنها، با استناد به آرای قضائی و دکترین کنوانسیون، نهایتا این نتیجه حاصل شد که مفسرین می‌توانند خلاءهای کنوانسیون را از طریق ارجاع به اصول کلی حقوقی که دارای مبنای یکسان با کنوانسیون باشند پر نمایند و در صورت عدم وجود این نوع اصول، با استناد به قواعد حل تعارض می‌توان خلاءها را پوشش داد.
    Abstract
    Abstract In spite of the fact that there is no law that can be found without defects and deficiencies, little legislator does not have any ability to predict all cases, general provisions of the Convention on the International Sale of Goods in the Article 7, trying to fill gaps in brilliant methods . The first paragraph of this Article is called interpreter’s beacon of light in application of the Convention that can show correct path in order to fill gaps meticulously; albeit second paragraph of this Article, it is provided special tools to achieve this goal. Resource to general principles on which the convention is based, beside reference to the rules of private international law, have been well known as convention’s gap filling criteria. However, doctrine believe that regard has to be to international character and to the need promote uniformity, that is suggested by 7(1), other variety methods such as analogy and resource to international documents, like, UPICC, PECL and DCFR which can fill convention’s internal gap’s The purpose of this thesis is investigate and recognize all methods and standards of filling gaps to promote uniformity of CISG. Therefore by analytical description after studying the convention’s gaps and analyzing the CISG’s gap-filling methods in the light of doctrine and international jurisprudence, finally it was concluded that, interpretators can fill gaps by reference to general principles which are corresponded with the convention’s bases and gaps are being filled by reference to private international law rules in the lacking of these general principles