بررسی رویکرد الزامی الحاق ایران به موافقت نامه تسهیل تجارت سازمان جهانی تجارت
- رشته تحصیلی
- حقوق تجارت بین الملل
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس ارس شماره ثبت: 694;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78463;کتابخانه پردیس ارس شماره ثبت: 694;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78463
- تاریخ دفاع
- ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
- استاد راهنما
- موسی موسوی زنوز
- دانشجو
- مهسا فرشباف خوش نظر
- چکیده
- تسهیلتجارت بهعنوان موضوعی متمایز از طرق رفع موانع سنتی، با تمرکز بر کاهش و یا حذف تمامی تشریفات غیرضروری و زمانبر و افزایش سرعت در تجارت بینالملل، در چند سال اخیر، توجه مجامع بینالمللی را به خود جلب نموده است. بهطوریکه سازمان جهانی تجارت بهعنوان تنها سازمان بینالمللی موجود در زمینهی تنظیم قواعد تجاری میان دولتها، بعد از عدم حصول اتفاق نظر میان کشورها در خصوص مسائل مربوط به رفع موانع سنتی، مجبور به تغییر موضع خود، از رویکرد اختیاری به رویکرد الزامی در تسهیل تجارت شده است. این پژوهش با روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و به شیوهی قیاسی- استقرائی و با هدف بررسی تعهدات مندرج در موافقتنامهی تسهیل تجارت و اقدامات صورت گرفته در ایران برای شناسائی نقاط مشترک و متفاوت در موضوع تسهل تجارت در ایران و سازمان جهانی تجارت انجام شده است. پس از بررسی مفهوم تسهیل تجارت و تعهدات مندرج در موافقتنامه و قوانین و اقدامات صورت گرفته در ایران، در نهایت این نتیجه حاصل شد که در طی دو سال اخیر، اقدامات مهمی در راستای موضوع تسهیل تجارت در ایران صورت یافته است، بهطوریکه با اجرایی شدن سامانههای گمرکی، به رغم فقدان زیرساختهای کافی، پیشرفتهای چشمگیری در زمینهی تسهیل تجارت ایجاد شده و الزامی بودن الحاق به موافقتنامه تسهیل تجارت، مشکل اساسی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد نخواهد کرد.
- Abstract
- Abstract: Trade facilitation as a distinctive method of removing traditional barriers focuses on the reduction or elimination of all red tapes in the movement of goods across borders. In this regard, World Trade Organization, as the only global international institution dealing with the rules of trade among nations, was forced to change its attitude from voluntary to binding one in trade facilitation, because of the lack of consensus among countries in the case of the ways of removing traditional barriers. The purpose of this research is to analyse all obligation in trade facilitation agreement and all measures that have been done in order to recognise similar and dissimilar points of trade facilitation in Iran and WTO. The research method was analytical description and analogic-inductive. After investigating the concept of trade facilitation, the obligations of this agreement, Iran’s law, and all performed measures, it was concluded that during the last two years, important steps have been done in the trade facilitation ground in Iran. As by implementing customs systems, despite, the lack of sufficient infrastructure, significant progress have been achieved in this regard and mandatory accession to the trade facilitation, agreement will not craft essential problems for Iran.