عنوان پایان‌نامه

تاثیر آستانه ای متغیر های کلان اقتصادی بر تورم در یک محیط تورمی رهیافت TAR و STR



    دانشجو در تاریخ ۰۶ شهریور ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تاثیر آستانه ای متغیر های کلان اقتصادی بر تورم در یک محیط تورمی رهیافت TAR و STR" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1769;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76341;کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1769;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76341
    تاریخ دفاع
    ۰۶ شهریور ۱۳۹۵
    استاد راهنما
    محسن مهرآرا

    تاکنون مطالعات زیادی در خصوص آثار متغیرهای کلان اقتصادی بر تورم در اقتصاد ایران صورت گرفته است. اما با توجه به تغییرات ساختاری پیاپی و تغییرات رژیم سیاستی انتظار نمی رود که این اثرات خطی و باثبات باشند. لذا در این مطالعه با اتخاذ مدل های TAR و STR به بررسی رفتار غیرخطی و آستانه ای متغیرهای کلان اقتصادی بر تورم مبتنی بر داده های فصلی دوره ی 1369:2 تا 1391:4 پرداخته می شود. با توجه به گستردگی مفهوم تورم، در این مطالعه به سه بعد از اثرگذاری متغیرها تاکید شد. تاثیر مخارج دولت بر تورم، تاثیر متغیرهای اسمی و حقیقی با تاکید بر نااطمینانی تورمی و در نهایت تاثیر سیاست های پولی و مالی، سه مدل برآوردی این پژوهش بودند. نکته حائز اهمیت انتخاب رشد نقدینگی یا وقفه ی اول رشد نقدینگی به عنوان متغیر آستانه و مقدار تقریبی 6درصد (24 درصد سالانه)به عنوان حد آستانه این متغیرها در هر سه مدل بود. در رژیم های پایین رشد نقدینگی، انتظارات تورمی و نرخ ارز به عنوان مهم ترین عامل تعیین کننده تورم در اقتصاد ایران شناسایی می شوند. در رژیم رشد نقدینگی بالا، رشد نقدینگی و نااطمینانی تورمی مهم ترین عامل تعیین کننده تورم بحساب می آیند. همچنین بسته به وضعیت رژیمی سایر متغیرهای کلان مثل نرخ ارز، مخارج جاری، مخارج عمرانی و کسری بودجه تورم را تشدید می کنند. به علاوه در رژیم بالا انحراف سطح قیمت ها از رابطه تعادلی بلندمدت عامل بسیار بااهمیتی در شتاب تورمی بوده، به طوری که تورم به این شکاف بیش از حد واکنش نشان می دهد. تولید ناخالص داخلی و وقفه آن در هر اکثر رژیم ها اثرات ضد تورمی دارد. درآمدهای نفتی در رژیم های مختلف تاثیرات معنی دار یا با اهمیتی بر تورم نداشته است، بطوریکه به نظر می رسد که اثر این متغیر بر تورم از کانال سایر متغیرهای لحاظ شده در الگو مانند نرخ ارز و رشدپول تا حد زیادی کنترل شده است. بر اساس نتایج حاصله بنظر می رسد که رشد نقدینگی مهم ترین عامل تغییر رژیم در رابطه میان تورم و متغیرهای کلان در اقتصاد ایران بحساب می آید. سیاست گذار قادر است با کنترل رشد نقدینگی و انتقال آن به رژیم رشد پایین، اثر بسیاری از متغیرهای دیگر از جمله مخارج جاری و عمرانی و نرخ ارز را بر تورم عقیم کرده یا کاهش دهد. بنظر می رسد در رژیم رشد نقدینگی پایین امکان بهره برداری از سیاست های پولی و مالی و ارزی برای تحریک تولید و فعالیت های بخش حقیقی با اثرات تورمی پایین فراهم است.
    Abstract
    There have been so many studies, discussing the impact of macro economic variables on inflation. However, due to successive structural changes and breaks in policy regime, it’s not expected that these effects are linear and stable. The aim of this study was to examine the nonlinear behavior of macro economic variables on inflation based on seasonal data for the period 1369:2 to 1391:4 by TAR and STR model. According to inflation and its wideness in economic literature, three econometric models were estimated and each of them focused on important issue like government, uncertainty and polices. Liquidity growth or its first lag recognized as threshold variable and almost rate of 6 percent selected (24 percent per year) as the threshold value. In the regime of low liquidity growth, inflation expectations and the exchange rate are the most important determinants of inflation in the economy. In addition, price levels in the low regime lost its long-run equilibrium relationship with other nominal and real variables. In high liquidity growth regime, liquidity growth and inflation uncertainty are considered the most important determinant of inflation. In addition, the price level deviation from long-run equilibrium relationship is an important determinant in the acceleration of inflation, so inflation reacts to this gap rapidly. GDP and its lag in the both regimes is anti-inflationary. Oil revenues has no such an inflationary effects, so it seems that the effect of this variable on inflation is channeled by other variables such as exchange rates and money growth. For example, whenever the oil revenues become Rials, increases the liquidity and inflation is visible. Based on results, it seems that liquidity growth is considered as the most important factor for regime changes in the relationship between inflation and macro economic variables in the economy. Policymaker is able to reduce the growth of liquidity, and benefit from the low regime and use the opportunity to control inflation expectations and the exchange rate to reduce inflation. Also it would be less inflationary to stimulate the real sector in low regime.