عنوان پایان‌نامه

تحلیل ساختار رپرتوار و فنون اجرایی در ردیف منتظم الحکما مطالعه موردی دستگاه همایون با رویکردی تطبیقی



    دانشجو در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تحلیل ساختار رپرتوار و فنون اجرایی در ردیف منتظم الحکما مطالعه موردی دستگاه همایون با رویکردی تطبیقی" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11711;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 79878;کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11711;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 79878
    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
    دانشجو
    علیرضا گلشن
    استاد راهنما
    هومان اسعدی

    هدفِ اصلی این تحقیق، شناخت دستگاه همایون در روایت مهدی صلحی (منتظم‌الحکما) با رویکردی تطبیقی است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی است و مبتنی بر مقایسه‌ی روایت‌های مختلف هم‌عصر با اثر مهدی‌قلی هدایت و مهدی صلحی، قرار گرفت. مخصوصاً کتاب مجمع‌الادوارمهدی‌قلی هدایت، شامل هر دو نسخه‌ی چاپ 1317 شمسی و نسخه‌ی دست‌نویسوی،به‌عنوان منبع اصلی و کلید ورود به بسیاری از ابهامات ردیف مهدی صلحی، به کار گرفته شد.همچنین از سایر کتاب‌ها و مقالات مرتبط، به‌عنوان منابع دیگر تحقیق، نیز بهره برده شد. محوریت این تحقیق بیشتر حول آرای هدایت می‌چرخد. در تجزیه و تحلیل، ابتدا کلیت دستگاه همایون در مجمع‌الادوار بررسی و سپس با چند روایت دیگر مقایسه شد. در ادامه،گوشه‌های دستگاه همایون در روایت مهدی صلحی با چند روایت از سنت موسیقایی موسیقی دستگاهی ایرانی، تطبیق داده شد. این روایت‌هاعبارت‌اند از: روایت میرزا شفیع، ردیف میرزا عبدالله به روایت برومند، ردیف حسینقلی به روایت شهنازی، ردیف مرتضی نی‌داود وروایت‌های هرمزی، صبا و موسی معروفی.همچنین برخی روایت ها، مانند ردیف حبیب سماعی، شامل دستگاه همایون و دستگاه طرز و تجنیس، روایت فرصت شیرازی از گوشه‌ها در کتاب بحورالالحان که نمونه ی صوتی یا نغمه نگاری نداشته اند صرفاً نام گوشه ها یا کلیاتی از ترتیب و ساختار و محتوای مکتوب آنها مدّ نظر بوده است. در پایان نیز هر گوشه به‌صورت مجزا تجزیه و تحلیل شد. اساس این تجزیه و تحلیل، بر مبنای بررسی ساختار مُدال، ویژگی‌های ملودی و بررسی نظام تزیینات هر گوشه، قرار گرفت. در این قسمت نیز ضمن مقایسه با منابع مختلف، در مواردی از منابع صوتی اواخر قاجار نیز استفاده شد. برای درک بهتر از محتوای موسیقایی گوشه‌ها، نت‌هایی که هدایت با علائم ابداعی خود نوشته بود، مجدداً تا آنجا که مقدور بود با علائم امروزی نوشته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که هدایت با تأثیرپذیری از نوبت مرتب، به نحوه‌ی شروع دستگاه توجه زیادی داشته است و پیش‌درآمدهای ابتدای دستگاه‌ها را بر همین اساس نام‌گذاری کرده است تا به گفته ی خودش، نقش «براعت استهلال» برای کل دستگاه را داشته باشد. همچنین مشخص شد که هدایت به ساختار اجرایی و نظام تزیینات اهمیت زیادی داده است و با دقت بسیار زیاد آن‌ها را ثبت کرده است. به لحاظ شباهت نیز دستگاه همایون و گوشه‌های آن در ردیف منتظم‌الحکما با ردیف‌های منتسب به خاندان فراهانی دارای مشابهت‌های زیادی است.
    Abstract
    The main purpose in this research is to recognize “Dastgah e Homayoun” in Mehdi Solhi(Montazem-ol-hokama)’s interpretation with acomparative approach. The research methodology is descriptive, relying on content analysis and based on the comparison between different contemporary interpretations and that of Mehdigholi Hedayat and Mehdi solhi. The book “Majma’-ol-advar” by Mehdigholi Hedayat, including both 1317-printed and Hedayat’s handwritten versions, has been chosen as the main resource to deal with the ambiguities in Radif based on Mehdi Solhi’s interpretation. Meanwhile, other relative articles and books have been considered as secondary resources. The key aspects in this research are Hedayat’s opinions. When it comes to analysis, the overall aspects of Dastgah e Homayoun in Majma’-ol-advar are first investigated and later compared to a few other interpretations. Later, different “Gooshe”sof Dastgah e Homayoun in Mehdi Solhi’s interpretation are compared to a few other interpretations in “Radif” music tradition. These interpretations include: Mirza Shafie’s interpretation, Radif e Mirza Abdollah interpreted by Boroumand, Radif e Hosseingholi interpreted by Shahnazi, Radif e Morteza Neydavood, Radif e Habib Samaie including Dastgah e Homayoun and Dastgah e Tarz va Tajnis, Forsat Shirazi’s interpretation of the Gooshes in the book “Bohour-ol-Alhan” as well as Hormozi, Saba and Mousa Maroufi’s interpretations. Finally, each “Gooshe” was individually investigated and analyzed. The basis of this analysis is investigating the modal structure, melodic specifications and the system of ornamentation in each Gooshe. In this phase, in addition to resource comparison, the audio resources belonging to the end of Gajar have been taken into account in some cases. In order to achieve a better understanding of the music content in the Gooshes, the scores written by Hedayat with his own innovative symbols have been translated to modern symbols to the possible extent. The research results indicate that Hedayat, influenced by Nobat e Moratab, has payed special attention to the way the Dastgah begins and has accordingly named the beginning pish-dar-amads of Dastgahs in order to provide an initial glimpse to the whole Dastgah. In addition, the research reveals that Hedayat has had a significant emphasis on the performance structure and ornamentation system which he has recorded very accurately. In terms of resemblance, Dastgah e Homayoun and its several Gooshes in Radif e Montazem-ol-hokama are very much similar to Radifs pertained to the Farahani family. Keywords: Dastgah e Homayoun, Comparison of Gooshe s, Majma’-ol-advar, Pish-dar-amad, analysis