عنوان پایان‌نامه

نسبت تلوس ومتافیزیک در کتاب نیکوماخوس و تحلیل آن نزد مک اینتایر در اخلاق فضیلت



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "نسبت تلوس ومتافیزیک در کتاب نیکوماخوس و تحلیل آن نزد مک اینتایر در اخلاق فضیلت" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4470;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78238;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4470;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78238
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۵

    ابتناء یا عدم ابتناء اخلاق بر متافیزیک در فلسفه ارسطو، یکی از پیش‌فرضهای مهم اخلاق ارسطویی است. هرگونه اعلام نظر دراین باره می‌تواند در فهم اخلاق ارسطویی موثر واقع شود. در این میان «تلوس» به‌ مثابه یک مفهوم فلسفیِ تعیین‌کننده در اندیشه ارسطو، نقش مهمی ایفا می‌کند. مفهوم تلوس هم در طبیعیات و مابعدالطبیعه ارسطو دارای نقش بنیادی است و هم در اخلاق ارسطویی چنین جایگاهی دارد. این رساله با مرکزیت قرار‌دادن مفهوم تلوس به بررسی نقش مفهوم خدا و «خیر» در طبیعت‌‌شناسی ارسطویی پرداخته است و سپس آن را در اخلاق ارسطویی مورد مطالعه قرار داده است تا بتواند درباره ابتناء یا عدم ابتناء اخلاق ارسطویی به متافیزیک ارسطو داوری کند. به‌همین‌منظور، ابتدا تلوس و ارتباط آن با طبیعیات و زیست‌‌شناسی ارسطویی مورد تبیین واقع شده است و سپس نقش نگاه غایت مدارانه به طبیعت در نفس‌شناسی، به‌ویژه مفهوم کارکرد نفس نزد ارسطو، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سپس به مفهوم خدا به‌عنوان فعلیت مطلق و بهترین موجود اشاره شده است تا مقدمه بحث بعدی درباره ارتباط بین خدا به‌عنوان علت غایی حرکت و فعلیت در جهان با فعالیت الهی به‌عنوان غایت نهایی در اخلاق باشد. هم‌چنین در ادامه، پروژه اخلاق مک‌اینتایر، به‌عنوان یکی از مدافعان اخلاق ارسطویی با قرائت فضیلت محور، مورد ارزیابی واقع شده و اظهار داشته‌ایم که دیدگاه اولا دارای همان ویژگی‌های متافیزیکی ارسطویی در باب قوه و فعل است و ثانیا نمی‌تواند قصدی را که در پروژه اخلاق دنبال می‌کند برآورده سازد. به تعبیری، نظام اخلاقی او از ملاک عینی و موجهی را برای خلاصی از دام عاطفه‌گرایی که برای مقابله با آن پایه ریزی شده بود، برخوردار نیست. در پایان نتیجه گرفته شده است که اخلاق ارسطویی مبتنی بر الهیات ارسطو و یک اخلاق سعادت‌گرا است و ملاک تحقق تمامی فضایل مبتنی بر غایت نهایی است و تبیین غایت نهایی نیز مبتنی بر متافیزیک ارسطویی است.
    Abstract
    Whether Aristotle's Nicomachean ethics is based on his metaphysics or not is an important presupposition that has caused discordance among the commentators and have a great impact on how to understand his ethics. Among the concepts that are crucial to his ethics is the concept of Telos which has a decisive role in his philosophy. Telos is a fundamental concept in Aristotle's physics, metaphysics and his ethics. This thesis discusses Telos in relation to "God" and "Good" in Aristotle's natural philosophy and then in his ethics to have a better judgment in this controversial debate. For this matter, the role of Telos in Aristotle's biology and psychology is discussed, especially the concept of function. Then, "God" as absolute being and activity and the relation of human function and God's activity is discussed. "God" is the final cause of motion and action in Nature and what he does is the final cause of action in ethics as well. Next, the ethical project of Macintyre, a well-known proponent of Aristotle's ethics as a virtue ethics, is examined. He believes that it is possible to have an Aristotelian ethics without his teleology and metaphysics. Contrary to what he believes, it is argued here that not only his own ethics has the same metaphysical presuppositions but also his project doesn’t have justified criteria to get rid of emotivism which his whole project has been based and started against. Finally, it is concluded that Aristotle's ethics is based on his theology and is a kind of "Eudaimonism" and the criteria for all the virtues depends on the final cause which in turn is explained and justified with Aristotle's metaphysics.