عنوان پایان‌نامه

ماهیت جرم و توجیه کیفر در فلسفه افلاطون



    دانشجو در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "ماهیت جرم و توجیه کیفر در فلسفه افلاطون" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق جزا و جرم شناسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4197;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77126;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4197;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77126
    تاریخ دفاع
    ۱۱ مهر ۱۳۹۵
    استاد راهنما
    محسن برهانی

    افلاطون در صدر تاریخ جزم اندیشی قرار دارد. او معتقد بود که میبایست برای هر پدیده ای، تعریفی مطابق با حقیقت وجود داشته باشد و انسان این توانایی را دارد که به این تعریف دست پیدا کند. افلاطون در قلمرو حقوق کیفری بر اساس اندیشه های هستی شناسی خود، که جهان را در ذیل مفهوم خیر اعلی تبیین می کند، به تعریف جرم، توجیه کیفر و وظیفه ی دولت در این زمینه پرداخت. افلاطون، ماهیت پذیرفته شده از انسان هومری،به عنوان موجودی فاقد مسئولیت اخلاقی را تغییر داد و از بشر ماهیتی فطرتا نیکوسرشت که مسئول اعمال خویش است، ارائه کرد. در همین راستا دولت افلاطونی، دولتی است تمامیت خواه که مهم ترین وظیفه خود را فضیلت مند سازی شهروندان عنوان می کند. بنابراین در امر حقوقی، افلاطون به سعادت یکایک شهروندان نظر دارد و چون انسان ها را موجوداتی فطرتا مایل به فضیلت فهم می کند، معتقد است هیچ کس عامدانه اشتباه نمی کند. جرم در دولت افلاطونی، طیف گسترده ای از رفتار ها را در بر میگیرد که بر خلاف سعادت فردی تلقی می شوند. این اعمال در درجه ی اول بر خلاف منفعت و سعادت مرتکب آن ها است. در امر توجیه کیفر، افلاطون نگاهی غایت گرا دارد و بجای تمرکز بر جرم، که در گذشته حادث شده است، به آینده و شخصیت مجرم نظر می کند. او با اتکا به این ادعا که مرتکب رفتار مجرمانه، بیشترین ضرر را به خود میزند سعی در اصلاح او دارد اما در این راستا، هنگامی که مرتکب درمان ناپذیر تلقی شود و نتواند از کیفر بهره ی درمانی ببرد با رویکردی فایده گرایانه با اعدام او ، با هدف اصلاح سایر شهروندان حمایت می کند. افلاطون برای وصول به اهداف کیفری خود، از آموزش، تمرین و شرطی سازی مجرمین حمایت میکند. مجموعه اعمال سخت گیرانه ی پیشنهادی او، به همراه جایگزینی اعدام در صورت اصلاح ناپذیری مرتکبین، در شرایطی می تواند منجر به تضییع حقوق شهروندان گردد.
    Abstract
    — Plato is on the top of the history of absolutism. He believed every phenomenon must have an explanation in accordance with the truth, and that mankind can find this explanation. Plato, in the scope of criminal law, based on his ontological thoughts that view the world under the concept of greater-good, has defined crime, its justification, and the responsibility of governments toward it. Plato changed the accepted Homeric view of human being as a creature devoid of moral responsibilities, and presented human as naturally good and responsible for his actions. In this regard, a Platonic state is a totalitarian government that expresses its greatest responsibility as making its residents virtuous. Therefore in legal affairs, Plato considers the welfare of every single citizen, and because he thinks of humans as creatures naturally inclined toward virtue, he believes nobody makes mistakes on purpose. Crime in the Platonic state includes a vast range of behaviors that are deemed harmful to the welfare of individuals. These behaviors in the first place go against the welfare and benefit of the person who commits them. As for crime justification, Plato has a teleological view and instead of focusing on the crime, which has happened in the past, looks to the future and the personality of the perpetrator. Relying on the claim that the perpetrator of a criminal act does the most harm to himself, Plato tries to correct him. But in this regard, when the perpetrator is deemed incorrigible and cannot benefit from the punishment as a treatment, Plato then supports his execution in a utilitarian approach aiming to correct other citizens. In order to arrive at his penal goals, Plato approves of educating, training, and conditioning criminals. His set of suggested rigorous actions, with execution as substitution in case of criminal incorrigibility, under some conditions can lead to the violation of citizen rights.