عنوان پایاننامه
تحلیل و بررسی دکترین استیفای حق در حوزه علائم تجاری با تاکید بر حقوق مصرف کننده
- رشته تحصیلی
- حقوق تجاری اقتصادی بین المللی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4189;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76922;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4189;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76922
- تاریخ دفاع
- ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
- دانشجو
- محبت مظفری
- استاد راهنما
- سعید حبیبا
- چکیده
- دکترین استیفای حق زمانی اعمال می شود که مالک فکری محصولات خود را برای نخستین بار در بازار به فروش می رساند و بدین صورت حقوق وی نسبت به آن مصادیق استیفاء شده تلقی می گردد و دیگر در فروش های بعدی نمی تواند دخالتی داشته باشد. این دکترین از جمله استثنائات مهمی است که بر حقوق مالکیت فکری وارد شده است و در رقابت و تجارت آزاد بازار بسیار مؤثر می باشد. دلیل این تأثیر را می توان چنین بیان داشت که زمینه ای فراهم می سازد تا قیمت محصولات در معاملات بعدی بر اثر شرایط رقابتی بازار تعیین شود. حقوق علائم تجاری از جمله حقوق مالکیت فکری است که نسبت به سایر شاخه های آن با بازار و تجارت ارتباط بیشتری دارد. حقوق انحصاری که حقوق علائم تجاری ایجاد می نماید از یک سو به سود تولیدکننده است که خواستار بازگشت سرمایه ای است که در این راه نموده است و از سوی دیگر به نفع مصرف کننده ای است که به یک علامت خاص اعتماد می کند و هزینه های جست و جوی وی کاهش می یابد. با توجه به این امر این سوال پیش می آید آیا تفاوتی در اعمال دکترین در حوزه ی علائم وجود دارد و همچنین این ارتباط با حقوق مصرف کننده تا چه میزان می تواند مانعی در اعمال این دکترین باشد؟ برای پاسخ به این پرسش روش توصیفی-تحلیلی به کار برده شده است و چون قوانین مدون در این موضوع اندک بود، برای تبیین بهتر آرای قضایی مورد بررسی قرار گرفته است. تلاقی حقوق مصرف کننده و تولیدکننده در این مورد باعث شده است که همواره نتوان استیفای حق را در مورد علائم تجاری اعمال نمود؛ چراکه در این مورد، گمراهی و ایجاد تصور اشتباه در مصرف کننده می تواند مانعی بر سر راه آن باشد. دکترین استیفای حق می تواند در سه حوزه ی جغرافیای ملی، منطقه ای و بین المللی اعمال شود. اگر بخواهیم گسترش تجارت جهانی و حق انتخاب گسترده برای مصرف کننده را مدنظر قرار دهیم، استیفای حق بین المللی می تواند بهترین گزینه باشد. اما باید توجه داشت همه کشورها از لحاظ اقتصادی و خط مشی سیاسی و حقوقی در این مورد یکسان عمل نمی کنند.
- Abstract
- The doctrine of exhaustion rights applies when one sells their intellectual property for the first time in the market and, therefore, their rights are said to be exhausted and they do not interfere with the sales to come. This doctrine is such an important exception that applied to intellectual property rights. It is also highly effective in the market’s free trade and competition. The reason for its effectiveness is that the doctrine of exhaustion rights provides a ground so that the price of a product in the next transactions is determined by the competitive conditions of the market. Trademark rights are intellectual property rights which are closely related to the market and trade, among other branches. Exclusive rights which create trademarks, on one hand, give benefits to the manufacturers who demand a return on the investment they made in this way, on the other hand, they give benefits to the consumer who trust a specific mark by which reduces their search costs. Is any different between applies this doctrine in trademark right and another intellectual rights? And is the consumer right a barrier for this applying? To answer this question, descriptive and analytical method has been used and the rules written on this subject were few and for better explain we studies judicial decisions. The convergence of the rights of the producer and consumer caused to not always apply exhaustion rights to trademarks because creating a wrong impression in the consumer may be considered a barrier for them. The doctrine of exhaustion rights is employed in three domains, namely, national, regional, and international geographies. Regarding the extension of world trade and the wide consumer choice, the exhaustion of international right can be the best option. However, it should be noted that not all the countries act in the same way in terms of economic, legal and political policies.