عنوان پایان‌نامه
راهبرد موازنه ای ایالات متحده آمریکا در خاور میانه پس از جنبش های موسوم به بهار عربی
- رشته تحصیلی
- روابط بین الملل
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4158;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76381;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4158;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76381
- تاریخ دفاع
- ۱۵ شهریور ۱۳۹۵
- دانشجو
- مهدی سعیدی
- استاد راهنما
- ابومحمد عسگرخانی
- چکیده
- نظام بین‌الملل عرصه تقابل وهم‌آوری قدرت‌های بزرگ جهانی و به طبع آن جنگ قدرت در قالب مناقشات منطقه‌ای است. بازیگران اصلی و مهم عرصه بین‌المللی به دنبال اتخاذ اهداف و استراتژی‌های کلان و قوی جهت کسب، حفظ و افزایش منابع قدرت خود هستند تا از این راه بتوانند سهم بیشتری از مدیریت جهانی را برای خود به دست آورند. این نبرد و تقابل در جغرافیای خاصی از جهان به وقوع می‌پیوندد که دارای منابع سرشاری از ذخایر زیرزمینی و روزمینی و هم‌چنین بستر مناسب برای پیشبرد اهداف توسعه‌طلبانه باشد. از این بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی و بلا رقیب شدن ایالات‌متحده آمریکا در نظام بین‌الملل، خاورمیانه به‌عنوان منطقه‌ای که دارای ویژگی‌های خاص جغرافیایی و فرهنگی و هم‌چنین ذخایر بی‌شمار نفت و گاز بوده و همواره کانون حوادث و رخدادهای تأثیرگذار در عرصه بین‌الملل می‌باشد، موردتوجه قدرت‌های بزرگ به‌ویژه آمریکا قرارگرفته است. تسلط بر این نقطه حساس و ژئواستراتژیک برای مقامات کاخ سفید در حکم برگ برنده‌ای است که هژمونی این کشور در عرصه بین‌المللی را برای سالیان سال تضمین خواهد کرد. حفظ حضور و اجرای سیاست‌های توسعه‌طلبانه درگرو اتخاذ استراتژی‌ها و برنامه‌های مدون و مطالعه شده می‌باشد که ایالات‌متحده آمریکا در سال‌های اخیر در خاورمیانه طراحی و اجرا کرده است. استراتژی چند سال اخیر این قدرت جهانی، فاصله گرفت از جنگ و اتخاذ راهبرد موازنه از راه دور بوده است. این راهبرد به‌ویژه بعد از بهار عربی به شکل واقعی نمود پیداکرده و در حال حاضر ترکیب نیروهای تأثیرگذار در منطقه در راستای منافع آمریکا قدم برمی‌دارند. بطوریکه آمریکا بازیگران مؤثر منطقه‌ای را در جهت اهداف خود مدیریت می‌کند.
- Abstract
- The international system is a sphere for confrontation of the global great powers and subsequently a sphere for the war on power in the form of regional conflicts. The major and significant players in the international sphere are seeking to adopt macro and strong strategies in order to gain, preserve and increase their power sources in a bid to have a more share in the global management. This confrontation takes place in geographies where there are plenty of under-ground and over-ground resources and where there is a solid ground for advancement of expansionist goals. Accordingly, after the end of the cold war and disintegration of the Soviet Union when the United States became rivalless in the international system, as a region with specific geographical and cultural characteristics and also with endless resources of oil and gas, the Middle East has always been an epicenter of influential events in the international arena and has attracted the attention of the gear powers in particular the United States. Dominance over this geostrategic region is regarded as a winning card by the White House authorities, because it will guarantee the hegemony of America in the international sphere for years. Perpetuating the presence and adopting expansionist policies requires well-designed and well-studies plans which have been implemented by the United States in the Middle East. Keeping distance from wars and adopting the strategy of Offshore balancing have been the strategies of this country in the recent years. Especially after the Arab Spring, this strategy materialized in a tangible way, such that at present the make-up of the influential forces in the region are taking steps in the region in favor of the USA interests and the USA manages the influential players in the region for the fulfillment of its own goals
