عنوان پایان‌نامه

بازنگری عمق کانونی زمین لرزه های با بزرگی Mw?۵.۵ در فلات ایران بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴



    دانشجو در تاریخ ۰۳ مهر ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بازنگری عمق کانونی زمین لرزه های با بزرگی Mw?۵.۵ در فلات ایران بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81405;کتابخانه موسسه ژئوفیزیک شماره ثبت: 1415;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81405;کتابخانه موسسه ژئوفیزیک شماره ثبت: 1415
    تاریخ دفاع
    ۰۳ مهر ۱۳۹۵
    دانشجو
    ارش افشاری
    استاد راهنما
    محمدرضا حاتمی

    عمق کانونی زمین لرزه یک پارامتر ضروری برای پژوهش های زمین لرزه شناسی، مطالعات لرزه زمین-ساخت، تحلیل خطر لرزه ایی و تفکیک رخداد است. برای مثال این سوال که آیا فرورانش زیر منطقه زاگرس یا مکران پایان‌ یافته است یا خیر ، زمین لرزه‌های زیر پوسته‌ای ما را در شناخت عمق فرورانش کمک می‌کند. به علاوه تخمین جنبش نیرومند زمین به شدت وابسته به عمق کانونی است. لزوم شناخت ساز و کار ،عمق ، هندسه و دیگر خصوصیات زمین لرزه‌های ایران ضرورت دارد چرا که با مطالعه ساز و کار ،‌عمق و دیگر خصوصیات چشمه زمین لرزه‌ها می‌توان به ساختار شکستگی ها در پوسته ایران پی برد و بر اساس این شناخت با ایجاد بناهای مقاوم و تصمیم گیری درست برای مسیر خطوط انتقال آب و برق و گاز، آسیب پذیری کشور را در مقابل این پدیده مخرب کاهش داد. به دلیل این که کاتالوگ‌های موجود مرجع بسیاری از مطالعات زلزله شناسی و زلزله‌شناسی مهندسی هستند، ارائه پاسخی دقیق از عمق کانونی زمین‌لرزه به عنوان پارامتری که با تقریب بالا محاسبه می‌شود، می‌تواند به انجام دقیق‌تر و موثرتر مطالعات کمک کند. در این مطالعه سعی شده تا عمق کانونی 31 زمین‌لرزه با بزرگی گشتاوری بزرگتر از 5.5 ، برای پهنه ایران با استفاده از روش وارون‌سازی شکل موج از سال 2006 تا پایان سال 2013 تعیین گردد. در این تحقیق از نرم‌افزارهای CPS استفاده شده است. فرایند به کار رفته در این نرم افزار هم زمان با وارون سازی پارامترهای آزاد: ممان عددی (Mo)، مولفه های تانسور ممان (Mij) از یک جستجو شبکه ایی عمق استفاده می کند و در این تحقیق از داده‌های دورلرز (IRIS) و منطقه‌ایی (IRSC و IIEES) استفاده شد. نتایج به دست آمده از وارون‌سازی شکل موج برای داده‌های دورلرز و منطقه‌ایی و مقایسه این نتایج با نتایج موجود در کاتالوگ‌های GCMT, NEIC, ISC, IRSC و IIEES نشان از وجود خطا در این کاتالوگ‌ها تا حدود 20 کیلومتر است. برای بیشتر زلزله هایی با Mw > 4.5 عمق کانونی را می توان با استفاده از فاز های دورلرز sP , pP و فاز مرجع آن P به دست آورد. برای زمین لرزه های کوچک تر عمق کانونی را می توان هم زمان با مکان یابی با استفاده از فازهای Pg , Sg که در ایستگاه های نزدیک ثبت شده-اند، تخمین زد. روش های کلاسیک تخمین عمق کانونی برای زمین لرزه های کم عمق و دور به وسیله فازهای درونی مختلف، کاستی های جدی دارند. تخمین عمق کانونی به طور معمول با استفاده از داده های شکل موج بلند دوره هم به دست می آید. پاسخ های تانسور ممان که از دانشگاه هاروارد منتشر شده است ( GCMT) با استفاده از امواج سطحی و درونی با فیلتر پایین گذر ،بدست آمده است.
    Abstract
    Accurate focal depth estimates are essential for the correct interpretation of seismicity data in terms of regional tectonics and earthquake hazard assessment. For example the question of whether active subduction is still occurring beneath the Zagros critically depends on whether sub-crustal earthquakes occur there. Furthermore, estimates of peak ground motion from and earthquake depend critically on the focal depth. Published global earthquake catalogues are a common source of focal depth information, but how accurate are they? We compare estimates of focal depths from the GCMT, ISC, NEIC, IRSC and IIEES catalogues with those determined by teleseismic and regional waveform inversion methods, and find that the catalogues can be in error by up to 20km. The most accurate method for determining the depth distribution of seismicity in a region is to monitor the moveout of local arrivals on closely spaced seismograph arrays. For most regions, however, the seismograph coverage is not dense enough for this method to be routinely employed, and we have to rely on less accurate methods. The International Seismic Centre (ISC) and the National Earthquake Information Center (NEIC) routinely produce bulletins of earthquake hypocenter locations calculated from global teleseismic arrival times. These bulletins suffer notoriously from a trade-off between origin time and depth, which can cause errors in focal depth of several tens of km in areas with high seismicity, but not very dense seismograph coverage. Focal depth estimation is also routinely performed using long-period waveform data. Harvard publish centriod moment tensor (GCMT) solutions determined from low-pass-filtered body and surface waves. If the inversion is not sensitive to focal depth, the hypocenter is fixed to be consistent with waveform matching of reconstructed broad-band body waves. The United States Geological Survey (USGS) perform moment tensor inversions on long-period vertical-component P waveforms obtained from digital recording stations, but these inversions cannot clearly resolve the focal depths of crustal earthquakes. In this study a stepwise inversion procedure to assess the focal depth of 31 moderate-sized earthquakes (Mw > 5.5 ) that occurred in the Iran plateau region.