عنوان پایاننامه
ارزیابی شروط دولت ایران بر معاهدات بین المللی در پرتو رهنمودهای کمیسیون حقوق بین الملل در مورد حق شرط
- رشته تحصیلی
- حقوق بین الملل
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002569;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78639;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002569;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78639
- تاریخ دفاع
- ۰۱ مهر ۱۳۹۵
- دانشجو
- مریم دلیلی
- استاد راهنما
- علیرضا ابراهیم گل
- چکیده
- در سالهای اخیر انتقادات داخلی و خارجی نسبتاً زیادی به شرطهای دولت ایران بر معاهدات چندجانبه بینالمللی بهویژه در زمینه معاهدات حقوق بشر واردشده است. لذا ضرورت بررسی رویکرد دولت ایران در ایراد شرط بر معاهدات با توجه به تغییرات دولت ایران با انقلاب اسلامی و تغییر قانون اساسی مشروطه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، احساس میشد تا معیار و ملاک مناسبی به تصمیم سازان در بخشهای مختلف ارائه نمود تا با اتخاذ تصمیم مقتضی علاوه بر تأمین منافع ایران، نظام معاهدات بینالمللی نیز رعایت شود. این پژوهش تمام اعلامیههای صادره از سوی دولت ایران بر معاهدات که 24 معاهده بوده و 5 معاهده از میان آنها مربوط به پیش از انقلاب اسلامی و مابقی بعد از انقلاب بوده است را جمعآوری نموده و آنها را مطابق رهنمود کمیسیون حقوق بینالملل درباره حق شرط تحلیل نموده و سعی در تحلیل رویکرد دولت ایران در زمینه ایراد شروط داشته است. با بررسیهای صورت گرفته ماهیت اعلامیهها اعم از شروط مطابق قیدشرط و خارج از قیدشرط یا اعلامیه تفسیری که اثر شرط را دارد، اعلامیههای تفسیری و اعلامیههای یکجانبهای که طبق رهنمود کمیسیون حقوق بینالملل فاقد اثر حق شرط است، مشخص شد. این بررسیها وضعیت اعلامیههای صادره دولت ایران نسبت به 24 معاهده را مشخص نمود و علاوه بر آن خطاهای قوای مقننه و مجریه دولت ایران هویدا شد. همچنین مشخص شد دولت ایران پیش از انقلاب تعهدات بینالمللی را برتر دانسته و دراینباره از حقوق داخلی غافل شده است. در مقابل رویکرد پس از انقلاب، به قاعده نفی سبیل در ایراد شروط توجه بسیار شده است و مقررات بینالمللی را مانند حقوق داخلی دانسته و در موارد مغایر سعی نموده آن را تابع حقوق و مقررات داخلی نماید که بر اثر تأکید زیاد منجر به صدور شروط کلی شده است. به نظر میآید باید به الزامات هر دو نظام حقوق داخلی و بینالمللی توجه شود و تدقیق و تأمل کافی صورت گیرد. چنانچه مقررات بینالمللی مغایرتی با حقوق و مقررات داخلی ندارند تا حد امکان بدون تغییر و بدون ایراد شرط به آن متعهد شد. از سوی دیگر در موارد مغایر تا جایی که حقوق داخلی اجازه و امکانش را میدهد مقررات داخلی را تغییر داد و با مقررات و نظام جهانی هماهنگ شد و از ایراد شروط کلی پرهیز نمود تا متعاقباً از اعتراض سایر طرفین معاهده و آثار ناشی از اعتراضات جلوگیری شود. در مواردی که معاهده اثر چندانی برای دولت ایران ندارد نیز عدم تعهد بهتر از تعهدی توأم با اعتراض و چالشهای احتمالی میباشد.
- Abstract
- In recent years there had been so many criticism regarding the reservations formulated by Islamic Republic of Iran to the international multilateral treaties, especially in the field of human rights. Therefore, it seems necessary to study Iran's approach in formulation of reservations with respect to its changes due to the Islamic revolution and changes from constitutional law to the constitution of the Islamic Republic of Iran, in order to present appropriate standards and criterions to the decision-makers in different areas that in addition to maintaining the interests of the state, adhere to the international system of treaties. This study surveyed all the unilateral statements to the multilateral treaties made by Iran, all of which became 24 treaties, 5 of which go back to the past Islamic Revolution and the rest are related to the post Islamic Revolution, and we also analyzed them according to Guide to Practice on Reservations to Treaties and the approach of Islamic Republic of Iran in formulation of reservations. According to the observations, we specified the nature of unilateral statements made by Iran, in order to know whether they constitute a reservation clause or not, and also the interpretative declarations with the effect of a reservation; and the interpretative declarations or unilateral statements which according to Guide Practice on Reservations to Treaties, are not considered reservation. These observations distinguish the status of declarations issued by Iran respecting the 24 treaties and in addition to that reveals the errors of legislative and executive powers of Iran state. It was also discovered that Iran upheld the international obligations before the Islamic Revolution take place and neglected the internal law. In contrast, its approach after the Islamic Revolution considered the Nafye Sabil rule in formulating reservations and considered international rules as the internal rules, in other it tried to make them dependent on the internal rules and laws which due to the over emphasis, resulted in formulating general reservations. It seems that Iran state should pay attention to the necessities of both internal and international systems. In case the international obligations are not incompatible to the internal rules and laws, as much as possible it must bind to them without stipulating any reservation. Besides, in other cases, to the extent that internal law allows, it must amend the internal law and become consistent to the international system and avoid stipulating general reservations to avoid objection of other parties, and also the consequences of these objections. In cases which the treaty does not have enough advantage for the state, not binding to them is better than liability with objections and possible challenges.