عنوان پایاننامه
طراحی مسکن دزفول با تاکید بر قلمروهای مکانی
- رشته تحصیلی
- مهندسی معماری
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11550;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77840;کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11550;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77840
- تاریخ دفاع
- ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
- دانشجو
- زینب حیاتی
- استاد راهنما
- علیرضا عینی فر
- چکیده
- شهرها و مجتمع های زیستی همواره از بارزترین و ملموس ترین جلوه های فرهنگ بشری بوده اند. بررسی های صورت گرفته مشخص می سازد که طی چند دهه ی اخیر، رشد بی رویه شهرهای کشورمان، موجب چالش هایی در هماهنگی معماری کهن و جدید شده است که نتیجه آن وضعیت آشفته و نابسامانی است که امروز در معماری و منظر شهری کشورمان شاهد آن هستیم. با توجه به افزایش ساخت و سازهای انبوه در کشور این پرسش مطرح است که در طراحی مجتمع های زیستی جدید، چه معیارها و ضوابطی باید مد نظر طراحان و مسئولین قرار گیرد و برای حصول انطباقی صحیح میان قدیم و جدید توجه به چه نکاتی در طراحی این مجتمع ها ضرورت دارد. درک قلمروهای مکانی در فضای کالبدی، در دنیای پرهیاهوی انسان معاصر، یکی از اساسی ترین نیازهای وی به شمار می رود. تامین این نیاز در فضاهای مسکونی در تفکیک فضای خصوصی و ارتباط صحیح آن با سایر فضاهای شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه وجود اشراف در فضاهای باز و نیمه باز واحدهای مسکونی، حریم ها، قلمروهای شخصی و خلوت را با ابهام روبرو نموده و مزاحمت های بصری را تشدید کرده است. یکی از تدابیری که معماری اصیل ایرانی در جهت حفظ محرمیت و ارزش های بنیادین فرهنگی این دیار به کار می بندد ارائه ی الگویی خاص برای تقسیم بندی فضایی در معماری بنا است. به گونه ای که با تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی از یک دیگر فضایی آرام، به دور از هیاهو و مزاحمت، برای اعضای خانواده فراهم کند. در این پژوهش به تعریف فضاها و عرصه های مختلف در مجتمع های مسکونی و مرور ادبیات مسئله حریم پرداخته شده و سپس به طور خلاصه به رابطه بین الگوهای معماری و الگوهای رفتاری، تغییرات موجود در مسکن امروزی، عدم انطباق فضاهای موجود با الگوهای رفتاری و عوارض ناشی از آن، در بافت قدیم دزفول پرداخته می شود. در واقع نتیجه ی این مطالعات ارائه ی الگویی برای تفکیک صحیح عرصه ها و در عین حال پیوستگی آن ها در بخش های مختلف مسکن امروزی در شهرسنتی دزفول و انطباق آن ها با شرایط فرهنگی و اقلیمی حاکم بر شهر است که باعث گسترش حضور مردم و افزایش حس تعلق و رشد تعاملات اجتماعی و زندگی جمعی ساکنان می شود.
- Abstract
- Cities and residential complexes are ever were from the most visible and tangible aspects of the mankind culture. The studies that were made in the last decade’s shows the overgrowth of the cities of our country that made challenges in ancient and modern Architecture, that the outcome was that messed up situation and disarray that we see in architecture and city views of our country today. According to the increase of the mass constructions in our country brought up this question that in the designing of new residential complexes, what kind of standards and criteria should be considered by the designers and responders, and what facts are necessary to be considered to make the old and new adaptation happen correctly. Understanding the tettorial cognition in physical space in the noisy and crowdie world of modern man, is considered to be one of the basic needs. Providing this need in the presidential spaces, in separation of private spaces and correct communications with the rest of the urban spaces has the most importance ever. These days with existing of nobles in open and semi-open spaces of residential units, boundaries, personal tettories and privacy، faced some ambiguity and amplified on visual disturbance. One of the routines the traditional Iranian architectures should do in order to protect the deprivation is providing a special pattern to separate the public and private spaces from each other, calm space, away from the noise and disturbance for family members. In this research we begin with describing spaces and different arenas in the residential complexes and literature review about the domain problem and then briefly discussing the relation between architecture and behavior patterns, problem in today's housing, Noncompliance of the existing spaces with the behavior patterns and the side effects from that in the old contexture of Dezful. Actually, the results of these researches, is providing a pattern for correct arena separation and at the same time their continuity in today's different housing sectors in the traditional city of Dezful and adapt them with the Cultural and Continental conditions of the city, that causes to expanse the presence of people and increase the dependency feeling and growth of social interactions and plural life of citizens.